شتاب دهنده

شتاب دهنده

 

شتابدهنده DGKI در راستای تحقق اهداف خود به جهت شتابدهی به استارت آپ های منتخب همکاری خود را با مجموعه ماکاچین macachain آغاز کرده است. ماکاچین بلاکچینی ایرانی است که با همکاری متخصصان ایرانی و خارجی توسعه می یابد.

 

شتابدهنده DGKI در راستای تحقق اهداف خود به جهت شتابدهی به استارت آپ های منتخب همکاری خود را با مجموعه ریباطب RibaTeb آغاز کرده است.

 

 به چه شرکتی دانش بنیان گفته می شود؟
شركت دانش بنیان شرکت، یا مؤسسه خصوصی یا تعاونی است كه به منظور هم‌افزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانش محور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی (شامل گسترش و كاربرد اختراع و نوآوری) و تجاری‌سازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید كالاها و خدمات) در حوزه فناوری‌های برتر و با ارزش افزوده فراوان و بر اساس معیارهای مورد نظر آئین‌نامه های معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری، به تأیید كارگروه ویژه این کار می‌رسند.

وقتی درگیر تصمیم‌های هرروزه برای بازاریابی می‌شوید، احتمالا دیگر به این فکر نیستید که زمانی را برای انجام یک سری آزمون و ارزیابی اختصاص دهید. سرتان گرم نوشتن ایمیل‌های تبلیغاتی، طراحی صفحه فرود جدید یا به‌روزرسانی‌های لازم در رسانه‌های اجتماعی است و از طراحی تست، بهینه‌سازی عملکرد و یا از بین بردن فرضیه صفر (فرضیه‌ای که وجود رابطه، اثر یا تفاوت بین متغیرها را رد می‌کند) غافل شده‌اید.
اگر به شما بگوییم که سه اقدام آخر، می‌توانند شیوه انجام سه کار اول را کاملاً تغییر دهند چه؟ این سه اقدام به شما کمک می‌کنند تا تصمیم‌های محکم تری بر مبنای داده‌هایتان بگیرید و لیدهای بیشتری برای کسب‌وکارتان جذب کنید.
تست A/B که با عنوان تست دوبخشی نیز شناخته می‌شود، چنین امکانی را برای شما فراهم می‌آورد. بازاریاب‌ها برای انجام تست A/B، دو نسخه متفاوت از یک واحد محتوا (مثلاً صفحه فرود، ایمیل و یا فراخوان به اقدام (CTA)) را انتخاب کرده و آن‌ها را بر روی دو جامعه آماری یکسان از مخاطبان آزمایش می‌کنند. سپس برای مشخص کردن گزینه برنده، آن را بر اساس یک سطح اطمینان مشخص (۹۵% و بالاتر) می‌سنجند که ببینند ازلحاظ آماری معنی دار هست یا نه. انجام تست دوبخشی امکان بهینه‌سازی دارایی‌های ناشی از افزایش تعداد لیدها و رشد نرخ تبدیل بازدیدکنندگان وب‌سایت را در اختیار شما قرار می‌دهد.

یک ضرب‌المثل آفریقایی می‌گوید: «وقتی دشمنی در درونت وجود نداشته باشد، هیچ دشمنی از بیرون نمی‌تواند به شما آسیب بزند.»
خودآگاهی یکی از مهم‌ترین مهارت‌ها برای موفقیت است. شیوه رفتار و واکنش شما در برابر شرایط بیرونی، تحت تأثیر فرایندهای ذهنی درونی شما قرار دارد. خودآگاهی، الگوهای فکری مخرب و عادت‌های ناسالم را به شما نشان می‌دهد و این امر به تصمیم‌گیری بهتر و واکنش‌های رفتاری مطلوب‌تر منتهی می‌شود.

 

در اینجا ۱۲ تمرین را برای تقویت خودآگاهی به شما معرفی می‌کنیم:

گاهی واقعا تصمیم ندارید کسب‌وکارتان را گسترش دهید و البته این تصمیم هیچ ایرادی ندارد.
بر اساس تجربه، اغلب صاحبان کسب‌وکار‌های کوچک تمایل دارند کار خود را گسترش دهند. دلایل بسیاری برای رشد و توسعه کسب‌وکار وجود دارد و صرفه‌جویی مبتنی بر مقیاس (economies of scale) یکی از آن‌هاست. بااین‌حال، برخی از کارآفرینان با وجود این‌که به‌طور عادی می‌توانند کسب‌وکار خود را توسعه بخشند، تصمیم می‌گیرند رشد کسب‌وکار خود را محدود سازند.
مطمئنا این جمله قدیمی به گوش‌تان خورده است که: تنها دو راه وجود دارد، رشد کردن یا مرگ. البته مثال‌های بی‌شماری از صاحبان کسب‌وکار را یافته‌ایم که این باور افسانه‌ای را کم‌ارزش و نفی کرده‌اند. ما ۵ علت اصلی تصمیم کارآفرینان مبنی بر محدود کردن رشد کسب‌وکارشان را دریافته‌ایم که در اینجا ارائه می‌دهیم.

نوآوری، معمولا بر عملکرد محصول متمرکز است؛ یعنی محصولات نوین، به‌روزرسانی، و ویژگی‌های جدید. به همین دلیل است که شرکت‌ها غالباً سرمایه‌گذاری روی R&D را بخش جدایی‌ناپذیر نوآوری می‌دانند. لیکن نوآوری‌های بسیار زیادی وجود دارند که می‌توان از آن‌ها برای محصولات استفاده کرد. با مشاهده شرکت‌های موفق در نوآوری می‌بینیم که آن‌ها در پیدا کردن این روش‌های نوین مهارت بسیاری دارند. انواع ده‌گانه‌ی نوآوری، روشی بسیار مفیداست زیرا به ما کمک می‌کند وسیع‌تر فکر کنیم. بیایید نگاهی به شیوه کار این روش بیندازیم.
از اواخر دهه ۹۰، گروه دابلین(Doblin) ، به رهبری لاری کیلی، از چارچوب ده‌گانه نوآوری استفاده کرده است. دابلین هم‌اکنون بخشی از شرکت دیلویت(Deloitte) است و این چارچوب در کتابی با عنوان , The Ten Types of Innovation: The Discipline of Building Breakthroughs (انواع ده‌گانه‌ی نوآوری: شیوه‌ی ساختن نوآوری‌ها) توضیح داده شده است. این انواع ده‌گانه، به سه زمینه تقسیم می‌شوند. حوزه مرکزی، محصول است، که همان عناصر محصول اصلی و شیوه‌ی سازمان‌دهی و یکپارچه‌سازی آن‌ها را در بر می‌گیرد. در سمت چپ، پیکربندی یا ترکیب قرار دارد که نشان می‌دهد شرکت برای دستیابی به سود، چگونه سازمان‌دهی شده است. در سمت راست نیز تجربه قرار دارد که نشان می‌دهد شرکت چگونه با مشتریانش تعامل دارد. بیایید به جزئیات هر یک از این بخش‌ها بپردازیم.

داشتن رویاهای بزرگی مانند مالکیت یک کسب‌وکار مستقل یا تبدیل ایده به شرکتی که بتواند دنیا را تغییر دهد، بسیار بلندپروازانه است. دستیابی به این رویا، تنها زمانی امکان‌پذیر است که استارت‌آپ خود را بر مبنای یک مدل کسب‌وکار پایدار و منسجم بنا کنید.
بیایید با واقعیت روبرو شویم. ممکن است تصور کنید طرحی شفاف و ایده‌ای فوق‌العاده برای کسب‌وکار دارید، اما در واقعیت، تمامی این‌ها چیزی جز یک مشت فرضیه نیستند. اگر رویکرد مدل‌سازی کسب‌وکار شما قدیمی باشد، فقط وقت خود را تلف خواهید کرد، چراکه با چنین مدلی، فقط می‌توانید یک سند حجیم حاوی تعداد زیادی نمودار و داده تهیه کنید. راه دیگر این است که سفر کارآفرینانه خود را به روش حرفه‌ای تری شروع و از بوم مدل کسب‌وکار استفاده کنید.
بوم مدل کسب‌وکار، یک زبان بصری مشترک است که می‌توانید از آن به‌عنوان یک مرجع، یا تخته طراحی با هدف برنامه‌ریزی، رشد و توسعه استارت‌آپ خود استفاده کنید. بوم مدل کسب‌وکار، یک حرکت استراتژیک به سوی طراحی مدل کسب‌وکار نوآورانه است. من فهرستی حاوی هفت نکته را گردآوری کرده‌ام که به شما کمک می‌کند یک مدل کسب‌وکار ناب تهیه کنید.

شروع یک کسب‌وکار دشوار  و نیازمند سخت‌کوشی است. افراد مهارت‌ها و توانایی‌های منحصربه‌فردی دارند، اما هرکسی نمی‌تواند مهارت‌ها و توانایی‌های خود را صرف راه‌اندازی کسب‌وکار کند. کسانی که تمایل دارند کارآفرینی کنند، باید بدانند راه‌انداختن یک شرکت کار ساده‌ای نیست.
بزرگ‌ترین چالش‌ این کار، مسائل بیرونی مثل بودجه، برنامه‌نویسی، فناوری و جذب استعداد نیست، بلکه بزرگ‌ترین چالش‌ها مسائل درونی مانند استرس، ترس و تردید نسبت به خود هستند. رمیت سثی (Ramit Sethi)، کارآفرین و متخصص امور مالی، تخمین زده است که ۹۵ درصد موانع موفقیت، حاصل فرآیندهای فکری‌‌ای هستند که شما را از کار باز می‌دارند.
برای این‌که کسب‌وکاری را آغاز کرده و در آن موفق شوید، باید با قدرت از پس موانع فکری جدی برآیید. در این مقاله، موانعی که باید از شر آن‌ها خلاص شوید را بررسی خواهیم کرد.

تا به امروز، حفظ کاربر آن‌طور که بایدوشاید موردتوجه قرار نگرفته است. من اولین فردی نیستم که این را می‌گوید و قطعا آخرین نفر هم نخواهم بود. ولی متاسفانه بسیاری از کسب‌وکارها به این مساله اعتنایی نمی‌کنند.
به نقل از کتاب «Marketing Metrics» (معیارهای بازاریابی):
«احتمال فروش محصول به یک مشتری قدیمی بین ۶۰ تا ۷۰ درصد است؛ اما احتمال فروش محصول به یک مشتری جدید و احتمالی بین ۵ تا ۲۰ درصد است.»
بر این اساس می‌توان تا حدی توضیح داد که چرا جذب یک مشتری جدید، ۶ برابر بیشتر از حفظ یک مشتری قدیمی هزینه دارد.

این آمار باید روشنگر راه کسب‌وکارها باشد و آن‌ها را وادار کند تا بخشی از زمان و بودجه خود را صرف ایجاد یک استراتژی منسجم برای حفظ مشتری کنند؛ اما از کجا باید شروع کرد؟ اگر از قبل، یک استراتژی در این زمینه دارید و حالا باید آن را کمی به‌روز کنید، یا اگر می‌خواهید به‌تازگی یک استراتژی در این زمینه ایجاد کنید، در هر دو حالت، نکات زیر در این مسیر به شما کمک خواهند کرد:

صفحه1 از19