گاهی واقعا تصمیم ندارید کسبوکارتان را گسترش دهید و البته این تصمیم هیچ ایرادی ندارد.
بر اساس تجربه، اغلب صاحبان کسبوکارهای کوچک تمایل دارند کار خود را گسترش دهند. دلایل بسیاری برای رشد و توسعه کسبوکار وجود دارد و صرفهجویی مبتنی بر مقیاس (economies of scale) یکی از آنهاست. بااینحال، برخی از کارآفرینان با وجود اینکه بهطور عادی میتوانند کسبوکار خود را توسعه بخشند، تصمیم میگیرند رشد کسبوکار خود را محدود سازند.
مطمئنا این جمله قدیمی به گوشتان خورده است که: تنها دو راه وجود دارد، رشد کردن یا مرگ. البته مثالهای بیشماری از صاحبان کسبوکار را یافتهایم که این باور افسانهای را کمارزش و نفی کردهاند. ما ۵ علت اصلی تصمیم کارآفرینان مبنی بر محدود کردن رشد کسبوکارشان را دریافتهایم که در اینجا ارائه میدهیم.
حضور در تیم کاری یک استارتآپ هیجان بینظیری دارد. فرصتها و تجربیاتی را فراهم میکند که در شرکتهای بزرگ بههیچوجه شانس آن را نخواهید داشت. یک فرصت زودگذر که اگر در تیم مناسب و کنار آدمهای مناسب قرارگرفته باشید، میتواند بخت بزرگ زندگیتان باشد. از نیمهخالی لیوان هم نباید غافل شد زیرا ازآنجاکه کسی نمیداند در آینده چه اتفاقاتی قرار است بیافتد، کار کردن در استارتآپها میتواند مضطربکننده هم باشد. قطعاً وظیفه رهبران ارشد استارتآپهاست که انگیزه تیمشان را حفظ کرده و اجازه ندهند که اعضای گروه به دام دلهره و تشویش بیافتند. در این مقاله سرنخهایی که در طول سالهای کاری خودم یاد گرفتهایم را برایتان بیان میکنم. این سرنخها به شما یاد میدهند که چطور میتوانید انگیزه را در تیمهای استارتآپی حفظ کنید.
۱. فرهنگ کاری برتر را در شرکت خود پیاده کنید
هیچچیز بهاندازه فرهنگ کاری درست نمیتواند در رضایت شغلی مؤثر باشد. فضای کاری غیرمهیج و غیرپویا به دلایل مختلف مخرب است؛ امّا ایجاد فرهنگ کاری درست و مستحکم، بهویژه در استارتآپها بسیار انگیزهبخش خواهد بود. مهمتر از همه اینکه استارتآپها بسیار مستعد در سنتشکنی و خلق یک فرهنگ کاری پویا و تبدیل آن به یک استاندارد نوین هستند. دنیل فلوید (Daniel Floyd) از شرکت نرمافزاری SpeechMaster Pro ، یکبار به من گفت: «من برای بالا نگهداشتن انگیزه خودم و کسانی که با من کار میکنند، یک جوّ و نگرش مثبت گرایانه را در محیط کار ایجاد و حفظ میکنم؛ در این فضا، خلاقیت منحصربهفرد تکتک افراد موردپذیرش و ستایش واقع میشود. وقتی در محیط کاری به فردگرایی اهمیت داده شود، در افزایش انگیزه گروه، تأثیر بسزایی خواهد داشت.»
وقتی آریل سیدمان (Ariel Seidman) سال گذشته از یاهو رفت تا شرکت فناورانه خودش را به همراه دو نفر از همکاران سابقش راهاندازی کند میدانست که اگر میخواهد از همان ابتدا موفق شود باید چند مشتری نامدار و بزرگ از قبل داشته باشد. به همین دلیل او بیشتر وقتش را در کافیشاپهای سیلیکون ولی یا در حال کنفرانس تلفنی میگذراند و از این طریق ایدهای را که در پس Gigwalk بود (متصل کردن قدرت میلیونها کاربر آیفون برای ایجاد آنچه شرکت نامش را «اولین نیروی کار موبایلی مبتنی بر تقاضا» گذاشته بود) برای سایرین توضیح میداد و نیاز بازار را به خدماتش ارزیابی میکرد.
قبل از آنکه Gigwalk در ماه می به بهرهبرداری برسد، سیدمان، به همراه همموسس شرکت، مت کرمپتون، مدیر ارشد فناوری و دیوید واتاناب، مدیر طراحی، توانسته بودند دو مشتری پیدا کنند. یکی شرکت تام تام، تولیدکننده ابزارهای ناوبری ماهوارهای در آمستردام و دیگری MenuPages که فهرست رستورانهای آنلاین را ارائه میکرد.
سیدمان میگوید: بعدازاینکه رفتیم و با مردم در مورد ایده خود حرف زدیم، مثل این بود که ایده ما تازه جان گرفته است. وقتی کار را شروع میکنی و همزمان، مشتریانی داری که میتوانی با اعتمادبهنفس درباره آنها با مشتریان بالقوهات حرف بزنی، آنها با خود میگویند: «خب، وقتی برندی مثل تام تام مشتری این شرکت است، من هم دوست دارم مشتری آن باشم».
موفق شدن یک استارتآپ امری بسیار دشوار، با هزینهها و ریسک بالاست. اگر استارتآپ درزمینهی سختافزار فعالیت کند، این دشواری دوچندان هم میشود.
در این شرایط باید هوش و احتیاط ویژهای به خرج دهید، زیرا کوچکترین اشتباهات ممکن است هزینههای هنگفتی به بار بیاورند.
سه نکته را که در استارتآپ خودم آموختهام و دانستن آنها میتواند شانس شما را برای موفقیت در ارائهی محصولات سختافزاریتان بهمراتب افزایش دهد، در اینجا با شما در میان خواهم گذاشت.
۱. صد در صد مطمئن شوید که محصول مناسب را تولید میکنید.
ایجاد تغییر یا ارتقاء محصول در سختافزارها بسیار سختتر از نرمافزارهاست. تقریبا از نسخهی بازبینی شدهی یک نرمافزار بلافاصله میتوان پرده برداری کرد امّا همین کار برای یک محصول فیزیکی، ممکن است ماهها زمان ببرد؛ آن هم بدون احتساب زمان لازم برای مهندسی محصول اصلاح شده. لذا جمعآوری سریع و دقیق دادههای تحقیقاتی از بازار میتواند نقشی بسیار حیاتی ایفا کند. هر چه بیشتر از نظرسنجیها و تحقیقات آنلاین استفاده کنید، به نفعتان است.
همچنین تا جایی که میتوانید با متخصصان مختلف در ارتباط باشید و دربارهی محصول از آنها بازخورد بگیرید. نگران نباشید که مبادا کسی ایدهی شما را بدزدد؛ در دنیای واقعی این اتفاق نمیافتد.
در حوزه کسبوکارهای اینترنتی، ۳۰ درصد از استارتآپها بیان میکنند که بزرگترین چالش آنها برای استخدام نیرو، رقابت شدید است.
استارتآپهایی که محیط کار انعطافپذیری دارند، شکاف موجود میان این افزایش رقابت و نیاز به استعدادهای برتر را برطرف میکنند. درواقع ۷۳ درصد از جوانان عقیده دارند که داشتن محیط کار و ساعات کار انعطافپذیر، یکی از مهمترین معیارهایی است که هنگام جستجوی کار در نظر میگیرند.
داشتن ساعات منعطف، فقط به جذب و حفظ استعدادهای برتر کمک نمیکند، بلکه در موفقیت کلی استارتآپ شما نیز نقش اساسی دارد. ولی هنوز هم بسیاری از موسسان استارتآپها به انعطافپذیری در محیط کار اعتقادی نداشته و برخی نیز نمیدانند از کجا شروع کنند.
با اینکه انعطافپذیری کسبوکار تا حد زیادی بستگی به شغل و ویژگیهای شخصیتی کارمندان دارد، اما مزایای کلی این روش باعث شده است که ریسک آن کم باشد. در این مقاله چهار دلیل برای ضرورت انعطافپذیری محیط کسبوکارها بیان میکنیم:
در اغلب موارد، مرگ و زندگی استارتآپها به استراتژیهای بازاریابی آنها وابسته است. اگرچه روشهای بازاریابی هیچ شرکتی مثل شرکت دیگر نیست، اما الگوهای مشترکی وجود دارند که به موفقیت منتهی میشوند و در این میان، اشتباهاتی هم وجود دارند که بسیار پرهزینه هستند و برای شرکت گران تمام میشوند.
در این مقاله، چهار اشتباه رایج را بررسی میکنیم که استارتآپها در هنگام بازاریابی مرتکب میشوند:
عدم توجه به هزینه کسب هر مشتری (CPA)
زمانی که در مراحل آغازین کسبوکار قرار دارید، انتخاب بهترین روش برای کسب مشتری یا گسترش پایگاه کاربران، کار سادهای نیست. اما سعی کنید مثل یک بازاریاب هوشمند عمل کنید و به قول معروف، تمام تخم مرغهایتان را در یک سبد نگذارید. بدین معنا که هیچوقت تمام بودجه خود را روی یک کانال، که گفته میشود باعث موفقیت شرکت X شده است، سرمایهگذاری نکنید. بهجای این کار، بودجه جداگانهای را برای آزمایش استراتژیهای مختلف برای کسب مشتری در نظر بگیرید. بعضی از این استراتژیها عبارتاند از: بازاریابی محتوایی، بازاریابی ایمیلی، روابط عمومی استراتژیک، سئو، رسانههای اجتماعی، هک رشد و ... . این مقیاس باید به حد کافی بزرگ باشد تا تعداد نمونه مناسبی برای آزمایش در اختیار داشته باشید. درنهایت تاکتیکهایی را که کارآیی ندارند حذف کنید و روی مواردی تمرکز کنید که بیشترین بازدهی را دارند.
اگر بازاریابی هستید که در یک بازار گوشهای بسیار تخصصی فعالیت میکنید، ممکن است این مساله فکر شما را مشغول کرده باشد که چگونه میتوانید تأثیر بازاریابی خود را به حداکثر برسانید و بازاری را برای خود ایجاد کنید؟ بعضی از بازاریابها بهاشتباه فکر میکنند که قرار گرفتن در یک بازار گوشهای به ضرر آنهاست، درحالیکه بستگی دارد چگونه به این موضوع نگاه کنید.
ازآنجاییکه من معمولا نیمه پر لیوان را میبینم، فکر کردم که شاید بتوانم چند نکته هوشمندانه و اثبات شده را در مورد بازاریابی گوشهای در اختیار بازاریابهای مضطربی که در صنایع بسیار تخصصی فعالیت میکنند قرار دهم.
۱ـ بازار گوشهای هدف خود را زیروزبر کنید
درست است که محصول یا خدمت شما فقط برای طیف محدودی از افراد جذابیت دارد، ولی این دلیل نمیشود که تنبلی کنید و درباره بازار هدف خود تحقیق نکنید. در واقع، داشتن کسبوکاری که محصول آن تنها برای طیف محدودی از افراد جذابیت دارد، کار شما را سختتر میکند و نمیتوانید به آسانی مشخص کنید که مشتری ایده آل شما واقعا کیست.
برای تعریف یک بازار هدف کوچکتر برای یک کسبوکار گوشهای، بخشبندی بازار موضوعی بسیار با اهمیت است. فقط دانستن اصول اولیه مانند طیف بازار، سطح درآمد آن و وضعیت تاهل، کافی نیست بلکه باید ویژگیها و جزئیات بازار هدف خود را عمیقتر درک کنید. هر چه بازار کوچکتر باشد، بهتر باید مشتریان خود را بشناسید.
استارتآپهای خود راه انداز یا Bootstrapping برای معرفی برند خود، ساعتهای زیادی را صرف ایجاد کمپینهای بازاریابی غیرمعمول در شبکههای اجتماعی آنلاین میکنند. مهمترین دلیل استفاده از این روش، هزینه کم آن برای انتشار نام شرکت در میان مشتریان هدف است.علیرغم وجود شیوههای بازاریابی رسانهای سنتی و غیرسنتی، امروزه کارآفرینان باید شیوه بازاریابی خود را به سمت بازاریابی تجربی سوق دهند و با مشارکت مشتریان و سرمایهگذاران احتمالی در این فرآیند و ایجاد شور و هیجان در میان عموم مردم، از این فرصتها نهایت استفاده را ببرند.
بازاریابی تجربی فرآیندی است که بر ایجاد یک تجربه خوشایند و به یادماندنی برای مشتری تمرکز دارد و این کار را ازطریق به وجود آوردن یک ارتباط حسی میان مشتری و برند یا محصولات و خدمات انجام میدهد. کمپین بازاریابی تجربی اپلیکیشن MOOLAGRAM نمونه موفقی است که اخیرا اجرا شده است. این اپلیکیشن شرایطی را برای ارتباط میان مردم و صاحبان کسبوکار فراهم میکند. برای معرفی این برند و برگزاری کمپین، از موسسه ICE Factor، با هدف تعامل با مشتریان و جلب آنها به دانلود، عضویت، استفاده فعال از اپلیکیشن و بهطورکلی افزایش آگاهی مردم از برند، کمک گرفته شده است.
در ایجاد یک مدل کسبوکار، تنها تکمیل طرح کسبوکار یا تعیین محصولاتی که باید روی آنها کار کنید کافی نیست. بلکه گام اصلی، طرحریزی یک نقشه کلی برای خلق ارزش روبه رشد برای مشتریانتان است.
نقطه شروع برای ایده کسبوکار شما کجاست؟ چطور میخواهید آن را پرورش دهید و تکامل ببخشید؟ در چه صورتی احساس موفقیت خواهید کرد؟ چطور برای مشتریان خلق ارزش میکنید؟
با پیروی از این چند اصل ساده میتوانید یک مدل کسبوکار قوی را برای خود تضمین کنید:
۱.-مخاطبان خاص خود را تعیین کنید
اگر طیف وسیعی از مخاطبین را بهعنوان جامعه هدف برای خود تعیین کنید، دیگر نمیتوانید بر روی آن دسته از مشتریان که واقعا به محصول شما احتیاج دارند و آن را میخواهند، تمرکز کنید. بهجای این کار، در موقع تدوین مدل کسبوکار، مخاطبان خود را به دو یا سه گروه مشخص از خریداران محدود کنید. سپس برای هر گروه، ویژگیهای جمعیتی، چالشهای مشترک و راهحلی که شرکت شما میتواند به آنها ارائه دهد را مشخص کنید. برای مثال ممکن است شرکت Home Depot برای عموم جذاب باشد و محصولی ارائه کند که تمام افراد عادی هم به آن نیاز دارند؛ امّا بازار هدف اصلی این شرکت، صاحبخانهها و ساختمانسازان هستند.
آغاز یک کسبوکار بهخصوص استارتآپ، بسیار جذاب است. استارتآپ مملو از فرصت، نوآوری و پتانسیل است. اما در کنار اینها، ریسکهای پرمخاطره زیادی را نیز شامل میشود. اگرچه ریسک کردن ممکن است ترسناک به نظر برسد، اما وقتی این ریسکها را بشناسید و ارزیابی کنید، شیرجه زدن در قسمت عمیق استخرِ استارتآپ، ترس کمتری خواهد داشت.
بر اساس تجربهام بهعنوان یک کارآفرین سریالی (که در فروش و عرضه عمومی سهام شرکتها تجربه دارم)، متوجه شدهام که پنج ریسک اصلی در شروع کسبوکار وجود دارد. خوشبختانه اگر شما قادر باشید این ریسکها را هرچه زودتر تشخیص دهید و بدانید چگونه به آنها رسیدگی کنید، شانس خود را برای موفقیت افزایش خواهید داد. این ۵ ریسک عبارتاند از: