تکنولوژی تبلیغات، صنعتی رو به رشد و سرشار از تغییر و تحولات شگفتانگیز و فرصتهای جدید برای استارتآپ هاست. علیرغم وجود پتانسیلهای بالا برای کسب موفقیت در این حوزه، شرکتهای فعال درزمینه تکنولوژی تبلیغات یا ad-tech با چالشهایی روبهرو هستند که برای رسیدن به اسمورسم در این حوزه، باید بر آنها غلبه کنند.
مدیران عامل سه استارتآپ بسیار موفق ad-tech، چالشهای فراروی خود در مسیر پیشرفت را با ما به اشتراک گذاشتند. در اینجا برخی از موانعی که از نگاه این مدیران، چالشبرانگیزترین موانع استارتآپهای ad-tech هستند و باید بر آنها غلبه شود، مطرح شده است.
هر کمپین بازاریابی دیجیتال از دیگری متفاوت است، اما واقعیت این است که بیشتر این کمپینها بر اساس عناصر بنیادی و اساسی مشترکی شکلگرفتهاند. درعینحال که استارتآپها سعی دارند توجه افراد را به خود جلب کنند، مهم است که بتوانند در کنار تغییر ظواهر به نفع خودشان، این ویژگیهای مهم را نیز تقویت کنند. اگر شما نیز بتوانید چنین کنید، تلاشهایتان موفقیتآمیز خواهند بود.
پنج جزء ضروری که نمیتوانید آنها را کنار بگذارید
وقتی به بررسی کمپینهای بازاریابی دیجیتال میپردازید، نمیتوانید صرفا نگاه کنید که شرکتهای Forture ۵۰۰ به چهکاری مشغولاند تا سعی کنید استراتژیهای آنها را تقلید کنید. باید کمپینهای خود را از کسبوکارها و سازمانهایی الهام بگیرید که در سطح خودتان هستند. این بدان معنی است که برای الهام گرفتن، به سایر استارتآپها و حتی سازمانهای غیرانتفاعی نگاهی داشته باشید. همانطور که خواهید دید، برخی از بهترین کمپینهای دیجیتال توانستهاند ویژگیهای زیر را در خود ایجاد کنند:
من، کارولینا رُگل (Carolina Rogoll) هر ساله برای دیدن جدیدترین فناوریها و مدلهای کسبوکار که شرکتهای مختلف، به ویژه شرکتهای واقع در دره سیلیکون، عرضه میکنند به سواحل غربی امریکا سفر میکنم. در مقابل بهعنوان یک مربی و متخصص بازارایابی، سالها تجربه، عقاید و یافتههایم درباره بازاریابی و برندسازی را با آنها به اشتراک میگذارم.
بااینحال آخرین سفرم قدری با بقیه سفرها تفاوت داشت. با بسیاری از شرکتهای جدید در صنایع مختلف ازجمله تکنولوژی، رسانه، ورزش و موسیقی آشنا شدم که از زمان تأسیس با به کارگیری روشهای بازاریابی و خلق هنجارهای نوین و ارتباط مؤثر با مشتریان توانسته بودند پیشرفت قابلتوجهی داشته باشند. در این مدت، شرکتهایی را دیدم که از آنها درسهای مهمی درباره بازاریابی آموختم.
در اینجا دربارهی پنج نکته مهم که هوشمندترین شرکتهای نوپا به بهترین نحو آنها را انجام میدهند؛ و درسهایی که میتوان ار آنها آموخت، اشاره میکنیم.
من هم اولین بار است که مدیر عامل یک استارتآپ شدهام. یکی از مهارتهای کلیدی که همواره در حال یادگیری آن هستم، تصمیمگیری است. ما در طول زندگی اغلب برای خود تصمیمگیری میکنیم. از رشته دانشگاهی و اولین شغل بعد از فارغ التحصیلی گرفته تا شهری که در آن زندگی میکنیم و افرادی که بهعنوان دوست انتخاب میکنیم. مدیرعاملی استارتآپ یعنی تصمیمهای شما نهتنها روی خودتان، بلکه روی جهت گیری شرکت هم تاثیر میگذارد. همزمان، بیشتر این تصمیمها در شرایطی کاملا غیرقطعی اتخاذ میشوند. وبلاگهای گوناگونی در مورد چالشهای متداول و تصمیمگیریهای معمول مدیران در زمینههای مختلف ازجمله تامین سرمایه، استخدام نیرو و توسعه محصول وجود دارد، ولی بااینحال هر یک از این شرایط منحصربهفرد هستند. بنابراین بهندرت میتوان یک فرمول واحد برای تصمیمگیری ارایه کرد.
اولین سالی که مدیرعامل استارتآپ بودم، تصمیمگیری برایم بسیار دشوار بود و حتی گاهی در مواجهه با تصمیمهای به ظاهر بزرگ، درمانده میشدم. حتی امروز هم گاهی با این مشکل مواجه میشوم، اما ترفندهایی را یاد گرفتهام که به من کمک میکنند ماهیچههای تصمیمگیریام را تقویت کنم.
ممکن است شبکهسازی سخت باشد، مخصوصاً در سیلیکون ولی [۱] یا هر مرکز استارتآپی دیگر. در رویدادهای بزرگ، غالباً شناسایی و تشخیص کارآفرینان قلابی از آنهایی که چیزهای شگفتانگیزی میسازند یا ارتباطات فوقالعادهای دارند، کار دشواری است؛ بنابراین غیرمعمول نیست که بعد از چند ساعت با خستگی و بیحوصلگی، بدون هیچ نتیجهای، رویداد را ترک کنید.
اما دنیای استارتآپها اکوسیستمی است که در آن، ارتباطات و آشناییها میتوانند برای جذب سرمایه یا یافتن شریک کلیدی، حیاتی باشند و شبکهسازی بخشی از این بازی است. پس یک کارآفرین تازهکار چه باید کند؟
گر چه حضور در رویدادهای بزرگ مهم است، اما در ادامه به ۳ راه بهتر برای توسعه و گسترش سریع شبکه اشاره میکنیم که در کنار آنها میتوانید انرژی خود را برای شرکت جدید و رو به رشد خود حفظ کنید.
استارتآپها پدیدههایی نوظهور در حوزه کسبوکار هستند که با شتاب در مسیر رشد گام برمیدارند. در جهان امروز که رقابت در آن حرف اول را میزند هرروزه با کارآفرینانی روبهرو میشویم که با ایدههایی نو در حوزه کسبوکار به دنبال موقعیت شغلی مناسبی برای خود هستند.
چالشبرانگیزترین قسمت کار در بسیاری از استارتآپها، مربوط به جذب مشتری و سپس حفظ آنها بهعنوان مشتری ثابت یا وفادار است. البته در صورت استفاده از شیوههای درست بازاریابی این مسئله چندان مشکلساز نخواهد بود.
بازاریابی، درست مانند سوختی است که ماشین کسبوکار را به راه میاندازد؛ بنابراین اگر بازاریابی موفقی داشته باشیم میتوان امیدوار بود که در مدتزمان کوتاهی سود قابلتوجهی کسب کنیم. یکی از مهمترین اصول موفقیت در هر کسبوکاری روابط عمومی است اما همیشه لزومی ندارد برای دیده شدن کسبوکار خود هزینه هنگفتی صرف کنیم.
در اینجا راهکارهایی مفید و البته کمهزینه برای رونق کسبوکار نوپای شما ارائه میکنیم:
در حال راهاندازی هر کسبوکاری که باشید، گاهی به مشورت نیاز خواهید داشت. برای افراد حرفهای و پرمشغله، چه آنهایی که کارآفرینان باتجربهای هستند، و چه آنهایی که قصد دارند اولین ایده کسبوکارشان را به واقعیت تبدیل کنند، پند و اندرز خردمندانه و دست یاریرسان یک منتور یا مربی، موهبتی بزرگ و جواهری ارزشمند است.
من (مل کارسون) در اینجا قصد دارم طبق تجربیات خود و همکارانم در صنعت دیجیتال، پنج(در صوتی گفته میشود چهار) نکته کلیدی در یافتن یک منتور یا مربی خوب و حفظ ارتباط موثر با او را در اختیار شما قرار دهم.
۱ـ از سوال کردن نترسید
اگر کسی را پیدا کردهاید که میتواند منتور بسیار خوبی باشد، بهاین فکر نکنید که سرش شلوغ است یا نه. اگر بهاین نتیجه رسیدید که باید رشد کنید و در این مسیر به کسی نیاز دارید که بهطور حرفهای شما را راهنمایی کند، حتما به فکر پیدا کردن یک مربی خوب و موفق (هرچند پرمشغله) باشید. اعتمادبهنفس داشته باشید، درخواست خود را مطرح کنید و مطمئن باشید که او «نه» نخواهد گفت. با سوال کردن چیزی را از دست نمیدهید.
اگر استارتآپ شما هم شبیه بیشتر استارتآپهای دیگر است، قطعا به نوعی چرخش را تجربه کردهاید. این مساله دلایل گوناگونی میتواند داشته باشد. ممکن است بازار هدف شما تغییر کرده باشد، فرصت جدیدی پیدا کرده باشید، یا طرح کسبوکار شما نقایصی داشته باشد. صرفنظر از دلیل چرخش، مهم این است که چرخش را درست انجام دهید. زمانی که روش کارتان را تغییر میدهید، قطعا دوست ندارید تلاش شما و تیمتان بیهوده باشد، یا شرایط از بد به بدتر تغییر کند. بنابراین برای اینکه هنگام تغییر مدل کسبوکارتان، احتمال موفقیت شما بیشتر شود، از تجربیات موفقیتآمیز استفاده کنید.
زودتر از موعد برای چرخش آماده شوید
بخشی از چرخش موثر، درگرو برنامهریزی زودهنگام است. زمانی که در تلاش هستید کسبوکارتان را از مرحلهای به مرحله بعد سوق دهید، لازم است تیم شما و سرمایهگذاران، چرخشها را پیشبینی کنند و خود را از نظر ذهنی و مالی برای آن آماده سازند. به خاطر داشته باشید که افرادی که با شما کار میکنند یا روی شرکت شما سرمایهگذاری کردهاند، به همان اندازه که به رسالت شرکت شما اعتماد کردهاند، به خود شما هم اعتماد کردهاند. بنابراین اگر به آنها بگویید که میدانید ممکن است چرخش اتفاق بیفتد، نهتنها تغییر مسیر کسبوکار برای آنها ناگهانی نخواهد بود، بلکه اطمینان و اعتماد آنها به شما مستحکمتر خواهد شد.
برای آن که اطرافیان را برای چرخش متقاعد کنید، از پشتیبانی مشتریان کمک بگیرید.
همیشه آرزو داشتید در یک استارتآپ مشغول شوید و حالا چیزی نمانده به آرزوی خود برسید، چون به شما شغلی در یک استارتآپ پیشنهاد شده است. تحقیقاتتان را انجام دادهاید، به آن شرکت علاقه دارید و از ریسکهای این کار آگاهید؛ اما باید حقوق و مزایای کارتان را سبک و سنگین کنید. آیا شرکتی که در مراحل اولیه فعالیت قرار دارد، از این نظر انعطافپذیر است؟ آیا میتوانید به همان میزانی که در بازار مرسوم است، در این شرکت هم حقوق و مزایا داشته باشید؟ البته که میتوانید! به شرط آنکه مذاکره کنید.
هر پیشنهادی قابلمذاکره است. مذاکره، بستگی به استراتژی و میزان شور و اشتیاق شما نسبت به شغل پیشنهادی دارد؛ اما انتظار نداشته باشید که این مذاکره همانند مذاکره استاندارد با شرکتهای فهرست ۵۰۰ شرکت برتر (Fortune ۵۰۰) باشد. قرار نیست برای افزایش زمان مرخصی، تعطیلات یا اینکه دفتر کار گوشه سالن را به شما بدهند، مهارتهای خود را مثل شعبدهبازی جلوی چشم کارفرما به نمایش بگذارید. اگر پیشنهاد کار در استارتآپ را با کار در شرکت رویاییتان مقایسه کنید، فایدهای نخواهد داشت.
بهجای این کار، زندگی خود به سبک استارتآپها را تجسم کنید و بهگونهای مذاکره کنید که با شغل پیشنهادی تناسب داشته و منطقی باشد. پیشنهادهای شغلی در استارتآپها اغلب برای متقاضیانی است که تمایل به ریسکپذیری دارند و حاضرند از حقوق، پیشرفت شغلی و مزایا بگذرند تا به دستاوردهای بلندمدتی دست پیدا کنند. بر این اساس، قبل از مذاکره، بهتر است موارد زیر را در نظر داشته باشید:
آگاه بودن از دامهایی که میتواند تیم شما را سرنگون کند به شما کمک میکند تا قوی بمانید و شما را قادر میسازد خیلی سریع و مؤثر خود را با شرایط منطبق کنید.
تیم مجموعهای از دو یا چند نفر است که با همکاری هم چیزی ارزشمند خلق میکنند و در این راه از مهارتها و استعدادهای یکدیگر استفاده میکنند. همه تیمها شبیه کالیدوسکوپ (لولهی شکل نما) هستند، از این لحاظ که نحوه گردهم آمدن اعضای آنها منحصربهفرد است، اما همگی ویژگیهای مشترکی دارند. در اینجا درباره آنچه پیوستگی بهینه تیم را از بین میبرد، صحبت شده است. هر چه بیشتر درباره آن بدانید، بیشتر میتوانید تغییراتی برای موفقیت تیم ایجاد کنید.