دانلود اپلیکیشنها برای مشتریان سرگرمی رایجی است( آمار دانلود اپلیکیشن، تعداد ۳۰ میلیون در روز است). همچنین پرورش ایده برای اپلیکیشنهای عالی و جدید نیز بسیار رایج است.
معمولاً در تبدیل اپلیکیشن از مرحلهی ایده به واقعیتی با فنّاوری بالا، مشکلاتی نهفته است، اما متخصصان بیان میکنند که هرکسی میتواند با داشتن رویکردی مناسب و تلاش کافی، اپلیکیشن موبایل موفقی بسازد که بالقوه درآمدزا باشد.
چد مورتا (Chad Mureta) گفته است که : «اگر کارها را بهدرستی انجام دهید، میتوانید از این راه درآمد بسیاری داشته باشید.» او قبل از راهاندازی سه کسبوکار بر اساس اپلیکیشنهای موبایلی، ازجمله Empire Apps، هیچ تجربهای در این حوزه نداشته است.
میکا اولسون (Mikka Olsson)، همموسس شرکت سازنده اپلیکیشن Ebbex، گفته است : « اگرچه داشتن ایده از هر چیزی مهمتر است، اما کارهای بسیار دیگری نیز (از طراحی گرفته تا بازاریابی) برای درآمدزایی و بهرهوری کسبوکارهای مخاطرهآمیز ضروری هستند.»
مربیگری کسبوکار، مزایای مختلفی دارد که یکی از آنها فرصت کارکردن با کسبوکارهای متعدد و آشنایی با مفاهیم تجاری مختلف است. بدین ترتیب میتوان از نزدیک مشاهده کرد که کدامیک کارآیی دارد و کدامیک ندارد. من با کسبوکارهای بسیار متفاوت، منحصربهفرد و غیرمعمولی در زمینههای مختلف، از مد و فشن زنانه گرفته تا غذای باکیفیت برای سگها، کار کردهام.
ایدههای منحصربهفرد، میتوانند کارآمد باشند. اما لازم است از نظر تجاری پایدار باشند و بتوان در صورت رشد و افزایش حجم کسبوکار، آنها را بسط و توسعه داد. یکی از غیرمعمولترین کسبوکارهایی که اخیرا با آن کار کردهام، شرکتی است در افریقای جنوبی که پوشاک متناسب هر شخص تولید میکند. لیزا کلیفورد صاحب این شرکت است. این شرکت منحصربهفرد، یکی از نیازهای بیشتر خانمها را هدف قرار داده است: یافتن شکمبندهای کاملا متناسب.
اگرچه مفهومی که لیزا دنبال کرد منجر به جذب فوری مشتری و موفقیت شد، اما مشکل او نیز همچون بیشتر مالکان کسبوکارهای ایدهمحور، این بود که راهی پیدا کند تا ایدهاش از نظر تجاری پایدار باشد؛ چیزی فراتر ازجمله «چه ایده خوبی! میخرمش!». بلکه چیزی شبیه: «چه ایده خوبی! بفرمایید این هم پول. میتوانم کالای دیگری نیز از شما بخرم؟»
بهمحض آنکه چنین اتفاقی افتاد، باید شرکت کارآفرینانه خود را سازماندهی کرده و آن را به یک مدل سیستماتیک تبدیل کنید تا بتوانید به نتایج قابل پیشبینی دست پیدا کنید.
اینکه شما کارآفرینی هستید که تلاش میکند سرمایهگذاران را برای راهاندازی کسبوکارش جذب کند، یا رهبر کسبوکاری که شرکت خود را برای اولین بار معرفی میکند، درهرصورت، فقط ۳۰ ثانیه فرصت دارید تا اولین برخورد خود را به برخوردی تاثیرگذار تبدیل کنید. در اینجا ارائه آسانسوری شما، بهترین ابزار برای انجام این کار است. اگر ارائه شما تاثیرگذار نباشد، ممکن است بسیاری از فرصتها را از دست بدهید.
اگر ارائه آسانسوری خود را از قبل آماده و در محیطی واقعی آزمایش کردید، ولی متوجه شدید که نتوانستهاید یک قدم بیشتر از مرحله «معرفی» بردارید، دلایل مختلفی برای این ناکارآمدی وجود دارد:
زمانی که شما به ایده صدها استارتآپ گوش میدهید متوجه خواهید شد که همه آنها به بیان یکسری نقاط اساسی در کسبوکار خود میپردازند. برای بررسی ایده یک استارتآپ حتی نیازی به اطلاعات کامل در مورد محصولش نخواهید داشت بلکه با پرسیدن چند سؤال و ارزیابی جوابهای دادهشده میتوانید هر نوع ایدهای را مورد ارزیابی قرار دهید.
ارزیابی ایده نیازمند یک حس ششم در مورد موفقیت یا عدم موفقیت یک ایده کسبوکار نیست. هیچکس چنین حسی ندارد، اگرچه همه سرمایهگذاران آرزو دارند که چنین حسی داشته باشند. ارزیابی و بررسی ایده استارتآپها با توجه به چندین اصل است که باعث ایجاد تفاوتهای زیادی در آنها میشوند.
در ادامه به این اصول با توجه به ترتیب اهمیت آنها اشاره میکنیم:
برخلاف آنچه تصور میکنیم، پدیدههایی که جهان را تغییر دادند هیچ عامل عجیبوغریبی در خود نداشتهاند. این را میتوان در فضای استارتآپها هم مشاهده کرد. اکثر استارتآپهایی که در جامعه خود تأثیرگذار بودند، چیزی را به مردم پیشنهاد میدادند که واقعاً موردنیاز آنها بوده است. در ادامه به پنج استارتآپی اشاره میکنیم که یک اصل مشترک در همه آنها وجود داشته که بهواسطه همین یک اصل در حال تغییر جهان هستند.
Zappos
Zappos که امروزه محبوبترین و موفقترین فروشگاه آنلاین کفش است، کار خود را با یک ایده خیلی ساده که سایر شرکتها آن را نادیده گرفتهاند، شروع کرده است: اگر تمام تلاش خود را به بهبود تجربه مشتری متمرکز کنید، آنگاه سایر مسائل بهخودیخود حل خواهند شد. Zappos در تمام مفاهیم و اهدافش ایده خدمات مشتریان را در یک سطح کاملاً جدید تعریف کرده است، و به نظر میرسد که کاملاً موفق بوده است.
ارائه آسانسوری میتواند ابزاری قدرتمند برای بازاریابی کسبوکارتان باشد. زمانی که آن را ایجاد میکنید میتوانید در موارد مختلفی از آن استفاده کنید.
در ادامه ۹ نکته ضروری در نوشتن ارائه آسانسوری بیان شده است:
کسانی که تجربه راهاندازی استارتآپهای فناوری محور را داشتهاند بهخوبی میدانند که این کار سختتر و چالشیتر از آن چیزی است که معمولاً درجاهای مختلف از آن ذکر میشود. در ادامه قصد داریم به چند نمونه از درکهای اشتباهی اشارهکنیم که در زمان راهاندازی یک استارتآپ به آن میرسید.
در قلب همه نوآوریها یک سوال مهم نهفته است: « چقدر خوب میشد این اتفاق میافتد اگر...». به شما قول میدهیم که بسیاری از نوآوریها در همین لحظه که این آرزو در ذهن شما شکل میگیرد، اتفاق افتادهاست. اما حقیقت آن است که نوآوری فقط زمانی شکل میگیرد که در یک چارچوب ذهنی صحیح در جریان باشیم. سوالهایی در ذهن ما شکل میگیرد که در تلاش برای پاسخ به سوالها هستیم. این سوالها محرک و مشوق هستند و ذهن ما را در جهت درستی هدایت میکنند که میتواند منجر به ایجاد ایده جدیدی شود. سوالی مثل: اگر من بتوانم ارزشی را ارائه کرده و به عرصه ظهور برسانم، آن وقت میتوانم چیزی را طراحی کرده و به بازار عرضه کنم، ذهن را برای خلق یک ایده جدید پرورش داده و به آرزوهای ما شکل و جهت میدهند.
اما متاسفانه در این بین، چارچوبهای ذهنی نادرستی هم وجود دارند که مانع از خلق ایدههای جدید در ذهن شده و قدرت ایدهپردازی ما را کاهش میدهد.