تامین بودجه همیشه یکی از چالشهای بزرگ استارتآپهای جدید بوده است. اما همانطور که موفقیتهای روزافزون Kickstarter نشان میدهد، دنیای کسبوکار یاد گرفته است که جمعآوری مبالغی ناچیز از تعداد زیادی از افراد تا حد زیادی تاثیرگذار خواهد بود.
با افزایش محبوبیت جذب سرمایههای مردمی، هرروز استارتآپها و کسبوکارهای کوچک بیشتری از روندهای مختلفی بهره میبرند که در این سالها در این رابطه به وجود آمدهاند. در این مقاله سه مورد مهم از این روندها را بازگو میکنیم.
جذب سرمایه جمعی انتخاب محبوبی برای تامین بودجه، باقی خواهد ماند
بسیاری از موسسان به دام مشابهی میافتد. آنها تمام انرژی و منابع خود را صرف ساختن محصول و یافتن مشتریان میکنند و زمانی که کارشان تمام شد، تازه متوجه میشوند که باید سرمایه خارجی خود را افزایش دهند. بنابراین تلاش میکنند با پیداکردن سرمایهگذاران بالقوه و درخواست پول از آنها زمینه را فراهم سازند، و البته معمولا شکست میخورند. در آخر، هیچ پولی و گاهی از اوقات هیچ شرکتی برایشان باقی نمیماند.
جذب سرمایه اغلب سختترین و بحرانیترین قسمت راهاندازی یک کسبوکار است و ممکن است بسیار زمانبر باشد. معمولا از زمانی که جذب سرمایه میکنید تا زمانیکه پول به دست میآورد و به درآمدزایی میرسید، بهطور میانگین شش ماه طول میکشد. اما رسیدن به آن نقطه ممکن است بیشتر هم طول بکشد، مخصوصا از آنجا که سرمایهگذاران تمایل دارند روی پروژههایی سرمایهگذاری کنند که موسسانِ آنها را میشناسند. این بدین معناست که ممکن است لازم باشد قبل از اینکه بتوانید با موفقیت سرمایهتان را افزایش دهید، دوازده ماه را صرف ساختن روابط خود کنید.
برخلاف جذب سرمایه از طریق معامله، شاید جذب سرمایه از طریق رابطه زمانبر باشد، اما این کلید جذب سرمایه و ایجاد مجموعهای از مشاوران اصلی و سرمایهگذارانی است که برای مدتی طولانی از شما حمایت خواهند کرد.
اخیرا فایلهای ارایهی زیادی دیدهام و به عنوان مربی در شرکت TechStars این سعادت نصیب من شد که طی چند ماه گذشته با تیمهای SmartOn، Edvisor.io و CreatorBox آشنا شوم و روش توسعه و اصلاح فایلهای ارایه آنها را از نزدیک مشاهده کنم. همچنین فایلهای ارایه بسیار زیادی را دیدهام که روی پلتفرم جدید ما یعنی TrackBat آپلود میشدند و کارآفرینان با استفاده از آنها میتوانستند پیگیری کنند که آیا سرمایهگذاران بالقوه، فایلهای ارایه آنها را مطالعه کردهاند یا خیر و آیا در جلب علاقهی سرمایهگذاران موفق بودهاند یا خیر.
تمامی این مشاهدات، من را به این فکر انداخت که چه چیزی اسلاید ارایه را موفق میسازد؟ در این ادامه به نکاتی اشاره میکنیم که به شما در طراحی اسلاید ارائه موثرتر کمک شایانی خواهد کرد:
۱- سرمایه اولیه (یا سرمایه بذرافشانی)
این سرمایه معمولاً نخستین سرمایهگذاری مالی است که صرف تحقیقات بازار و توسعه محصول میشود.
این سرمایه میتواند از پسانداز شخصی بنیانگذار و یا از آشنایان (دوستان و خانواده) تأمین شود.
سرمایه اولیه میتواند بهعنوان یک وام درازای سهام عادی دریافت شود.
کارآفرینان نیاز دارند با پیشبینی سوالات سرمایهگذاران خطرپذیر برای ارائه استارتآپ خود به آنها آماده شوند. ناتوانی در پاسخ متفکرانه، معقول و منطقی به سوالات سرمایهگذاران خطرپذیر، احتمال تأمین سرمایه از طریق آنها را کاهش خواهد داد. در زیر لیستی از این سوالات کلیدی را عنوان خواهیم کرد:
بررسی اجمالی
در ابتدای ارائه سرمایهگذاران میخواهند یک بررسی کلی، روشن و مختصر از این موارد در اختیارشان قرار بگیرد: آنچه شرکت انجام میدهد، چرا این کار جالبتوجه است و چرا برنامه خروج پیشبینیشده برای آن مناسب است؛ بنابراین، انتظار میرود که شما بتوانید موارد زیر را پوشش دهید:
تأمین مالی به روش خود راهانداز به معنای راهاندازی شرکتی با پول کم یا هیچ پولی اما با بهکارگیری از منابع در دسترس است. به این معنی که بودجه خود را پایین نگه دارید و حقوقی در نظر نگیرید و بخشی از کار خود را برونسپاری کنید. ممکن است که شما برای رسیدن محصول به بازار زمان بیشتری را صرف کنید چراکه بیشتر بر پتانسیل خودتان تمرکز کردهاید و بهصورت شخصی اکثر مسائل را تجربه میکنید. بااینحال، این روشی برای حفظ استارتآپ شما در ادامه راه است.
استارتآپهای زیادی وجود داشتند که بدون جذب سرمایه بیرونی، موفق بودهاند. سایت37Signals مشخصات تعداد کمی از آنها را دارد. کسبوکارCampaign Monitor قادر به خود راهاندازی بود، زیرا بنیانگذارانش بستر لازم برای ساخت و طراحی محصول را داشتند. آنها همچنین از سود حاصل از کار مشاوره خود برای تأمین مالی پروژه استفاده کردند. هنگامیکه Admoda آغاز شد، از همان ابتدا، دست به خود راهاندازی زد و با جلوگیری از نیاز به سرمایهگذاری، پول زیادی به دست آورد. مؤسسان سرمایه اصلی خود را در کار به جریان میانداختند و سپس درآمد حاصل را دوباره در کسبوکارشان سرمایهگذاری میکردند تا به این شکل به سرمایه بیرونی احتیاجی نداشته باشند.
چگونه میتوانید از این مثالها یاد بگیرید و تأمین مالی به روش خود راهاندازی را به شکل صحیحی انجام دهید؟ استراتژیهای زیر میتوانند به شما برای شروع کمک کنند.
همه صاحبان کسبوکارها باید یک طرح کسبوکاری بنویسند که مرحله راهاندازی کسبوکارشان را تشریح کرده و اهداف کوتاهمدت و بلندمدت را شناسایی کنند. اهداف کسبوکار در سال اول، اهدافی کوتاهمدت هستند، بهطوریکه آنها باید واقعبینانه، متمرکز و برای ۱۲ ماه که دوره استارتآپ است، زمانبندی شود. اهداف کسبوکاری معمولاً بر رشد، درآمد حاصل از فروش و گسترش کسبوکار تمرکز میکند.
رشد و توسعه
هدف کسبوکار معمولاً بر رشد شرکت در کوتاهمدت تمرکز دارد. این رشد بهطور خاص هیچ ربطی به رشد مالی ندارد اما رشد شرکت شامل مواردی از قبیل مکان، اندازه دفتر کار یا تعداد مشتریان است. برای مثال؛ هدف یک کسبوکار خانگی نقلمکان به یک دفتر اجارهای و استخدام یک دستیار است. یکی دیگر از اهداف مشابه، توسعه دفتر اجارهای موجود با اجاره مکانهای مختلف در سراسر کشور و گسترش کسبوکار محلی در کل شهر است.