من هم اولین بار است که مدیر عامل یک استارتآپ شدهام. یکی از مهارتهای کلیدی که همواره در حال یادگیری آن هستم، تصمیمگیری است. ما در طول زندگی اغلب برای خود تصمیمگیری میکنیم. از رشته دانشگاهی و اولین شغل بعد از فارغ التحصیلی گرفته تا شهری که در آن زندگی میکنیم و افرادی که بهعنوان دوست انتخاب میکنیم. مدیرعاملی استارتآپ یعنی تصمیمهای شما نهتنها روی خودتان، بلکه روی جهت گیری شرکت هم تاثیر میگذارد. همزمان، بیشتر این تصمیمها در شرایطی کاملا غیرقطعی اتخاذ میشوند. وبلاگهای گوناگونی در مورد چالشهای متداول و تصمیمگیریهای معمول مدیران در زمینههای مختلف ازجمله تامین سرمایه، استخدام نیرو و توسعه محصول وجود دارد، ولی بااینحال هر یک از این شرایط منحصربهفرد هستند. بنابراین بهندرت میتوان یک فرمول واحد برای تصمیمگیری ارایه کرد.
اولین سالی که مدیرعامل استارتآپ بودم، تصمیمگیری برایم بسیار دشوار بود و حتی گاهی در مواجهه با تصمیمهای به ظاهر بزرگ، درمانده میشدم. حتی امروز هم گاهی با این مشکل مواجه میشوم، اما ترفندهایی را یاد گرفتهام که به من کمک میکنند ماهیچههای تصمیمگیریام را تقویت کنم.
تصمیمگیری صحیح، نوعی فرایند است. یاد بگیرید که چگونه در این مهارت بهتر شوید.
من طی ۲۸ زندگی روی این کره خاکی، ناخواسته تصمیمهای نامناسبی گرفتهام، اما تلاش میکنم هرروز تصمیمهای بهتری بگیرم. با دقت روی این جمله، مشخص میشود که تصمیمگیری مناسب، چه بزرگ و چه کوچک، به پیشنیازهای خاصی وابسته است. این ملاحظات بخصوص در مورد استارتآپها اهمیت ویژهای دارد، چراکه در استارتآپها، هنگام تصمیمگیری هیچوقت اطلاعات کاملی در دست نیست.
موفقیت یا شکست استارتآپها به هیچچیزی به اندازه مجموعه تصمیمهای کوچک، متوسط و بزرگی که میگیرید و به اجرا میگذارید وابسته نیست. اگر تعداد تصمیمهای درست شما از تعداد تصمیمهای نادرست شما بیشتر باشد، احتمال موفقیت استارتآپ شما بیشتر میشود. تجربه به من نشان داده که بهترین تصمیمگیریها در استارتآپ نتیجه فرایند تفکر است. این فرایند در زیر توضیح داده شده است:
رهبران بزرگ، استراتژیکی فکر میکنند. آنها میتوانند وضعیت فعلی را درک کنند و احتمالات را مشاهده کنند. آنها در مواجهه با مسایل و مشکلات امروز، بهجای تمرکز روی نتایج کوتاهمدت، از دیدگاههای گسترده و بلندمدت بهره میگیرند. ضمن آنکه میتوانند بهموقع اطلاعات را گردآوری کرده و تصمیم بگیرند.
از همه مهمتر، رهبران استراتژیک میدانند که چگونه باید بین تجسم آنچه ممکن است و میتواند باشد، و رویکرد اثربخش و روزانه برای تحقق بخشیدن به رویاها، تعادل برقرار کنند. آنها میتوانند به آینده نگاه کرده و ببینند شرکت باید به کدام سمت حرکت کند و بعد از رسیدن به مقصد، در چه وضعیتی خواهد بود. همچنین آنها میتوانند همزمان با آیندهنگری، از روند مناسب امور روزانه در شرکت اطمینان حاصل کنند.
این نوع رهبری استراتژیک، نیازمند پنج نوع تفکر متفاوت است. کلید موفقیت رهبران بزرگ این است که میدانند چه زمانی و به چه میزان از هر یک از این روشها استفاده کنند.
کارآفرینان موفق آنهایی هستند که نهفقط در تولید کالا یا خدمت اولیه خود، بلکه از همه مهمتر، در تمامی مراحل رشد کسبوکارشان، از استارتآپ تا بلوغ، خلاقیت را سرلوحه کارشان قرار میدهند؛ اما حتی بهترین کارآفرینان هم ممکن است به دلیل گرایشهای طبیعی خود یا فشارهای ناشی از چالشهای تجاری، در تصمیمگیریها گرفتار عادات بدی شوند که به کسبوکارشان صدمه بزند یا آن را محدود کند.
از سوی دیگر، مدتهاست کسبوکارها طبق روند خاصی فعالیت میکنند و در این میان، «روشهای موفقیتآمیز» زیادی وجود داشتهاند که بهخوبی تعریف و مستند شدهاند. درنتیجه، خلاقیت به خرج دادن، بدون توجه به روشهایی که در گذشته کارآیی آنها اثباتشده، چندان درست نیست. ازاینرو، تمامی کارآفرینان تلاش میکنند بین تبعیت از روشها و فرایندهای «اثباتشده» و بهکارگیری رویکردهای جدید و خلاقی که ممکن است بهواقع وجه تمایز آنها با دیگران باشد، تعادل برقرار کنند.
در آستانهی دهمین سالگرد تأسیس HubSpot، تولیدکننده نرمافزارهای فروش و بازاریابی که من مدیرعاملش هستم، به گذشته مینگرم و به تصمیمات درست و غلطی فکر میکنم که در این مدت اتخاذ کردهام. راستش تعداد تصمیمات درست و غلطم تقریباً باهم برابرند. همچنین به این میاندیشم که روند تصمیمگیریهایم، همزمان با توسعه شرکت از یک استارتآپ نوپا به یک شرکت معتبر، چطور تکاملیافته است. درک تحولاتی که خودم در زمینه تصمیمگیری آنها را تجربه کردهام و نیز ابزارهایی که از آنها بهره میبرم، به دیگر رهبران شرکتهای معتبر کمک میکند تا از سردرگمی نجات یابند.
- از این شاخه به آن شاخه پریدن برایتان گران تمام میشود.
کارآفرینان بهطور طبیعی حلال مشکلات به دنیا میآیند. برای حل مشکلات دشوار نیاز به گرفتن تصمیمات دشوار دارید. در این مقاله، پنج نکته برای کمک به بهبود روند تصمیمگیری شما بیان میشود:
۱- با تأخیر عمل نکنید.
تصمیمات ساده سرگرمکننده هستند. میتوانید این تصمیمات را بعد از اجرا در فهرست کارهای انجامشده خود تیک بزنید و با این کار احساس خوبی در خود به وجود بیاورید. هنگامیکه ریسکها افزایش پیدا میکنند و شما با لحظات حساس تصمیمگیری در کسبوکار مواجه میشوید، در گرفتن تصمیم تأخیر نکنید زیرا این یک مشکلی است که باید حل شود.
بهطور روزانه یک بازه زمانی متمرکز را برای فکر کردن روی جوانب مثبت و منفی، خطرات و نتایج واقعبینانه از تصمیم خود اختصاص دهید. اثرات مرتبه دوم و سوم تصمیم خود را نیز در این بازه زمانی در نظر بگیرید. مشکلات گسترده پنهان به شما در گرفتن تصمیمات بهتر کمک نخواهد کرد.