چه در زندگی و چه در عالم کسب‌وکار، هیچ کاری بدون کمک دیگران پیش نمی‌رود. به همین دلیل است که تیم‌ها برای انجام کارها اهمیت بسیار زیادی دارند.
اما چالش زمانی ایجاد می‌شود که فکر داشتن یک تیم، بر تلاش لازم برای کار تیمی، ارجحیت پیدا کند. عضوی از تیم بودن و کار کردن در یک تیم، با یکدیگر تفاوت بسیاری دارند. در اغلب موارد، رهبران بسیار عجله کرده و خیلی زود به گروه‌ها اسم تیم می‌دهند و فکر می‌کنند اگر گروهی را تیم صدا کنند، کار تیمی هم به‌تبع آن انجام می‌شود؛ که البته احتمال آن بسیار کم است.
تیم‌ها عناصر ناملموسی را نیز در بر می‌گیرند؛ مانند اعتماد به یکدیگر برای انجام کاری شایسته با هدف مثبت، داشتن هدف مشترک برای پیوند دادن علائق گوناگون اعضا و ارتباطات باز و شفاف که امکان اشتراک دانش را فراهم می‌کند، به‌گونه‌ای که هر یک از اعضای تیم بتوانند با استفاده از اطلاعات درست و بر اساس هدف مشترکشان، تصمیم‌های درستی اتخاذ کنند. البته دستیابی به این‌ها چندان هم ساده نیست.

من با آنچه اسمش را «استارت‌آپ ناب» گذاشته‌اند مشکل دارم. البته تا آنجا که می‌توانم از این روش استفاده می‌کنم و حتی قبل از اینکه این روش اسمی داشته باشد و طرفداران زیادی پیدا کند هم از این روش استفاده می‌کردم. مشکل من دیدگاه و طرز فکر طرفداران تازه‌کار این ایده‌ی جدید و بزرگ در مورد طرح کسب‌وکار است.

اریک رایس در کتاب خود تحت عنوان استارت‌آپ ناب این مفهوم را فراگیر کرد. به‌علاوه این ایده به استیو بلنک، کارآفرین، معلم و نویسنده برجسته در این حوزه نیز نسبت داده شده است. هر دو این افراد، شایسته احترام والایی هستند. استارت‌آپ ناب چارچوب فوق‌العاده‌ای برای کارآفرینان به شمار می‌آید.

قیف کسب‌وکار خود را بشناسید
سفر شما برای یافتن مشتریان، از بازار کل شروع می‌شود. منظور از بازار کل، افرادی هستند که در هر جا باشند از محصولات شما نفع می‌برند. البته بعید است بتوانید به تک‌تک افرادی که در بازار کل هستند دسترسی داشته باشید، چراکه محدودیت‌های فیزیکی ازجمله موانع جغرافیایی، دسترسی به رسانه‌ها، موانع فرهنگی و ... مانع از این کار می‌شوند. به دلیل این محدودیت‌ها، بهتر است زیرمجموعه‌ی بزرگی از بازار کل را تعریف کنید: بازار قابل‌دسترس. منظور از بازار قابل‌دسترس افرادی هستند که می‌توانید به‌واقع به‌نوعی با آن‌ها در تعامل باشید. این تعامل ممکن است مستقیم یا از طریق رسانه‌های مختلف باشد.

استارت‌آپ‌های موفق بر مشکلات بزرگی فائق می‌آیند که روزی غیرقابل‌حل انگاشته می‌شدند. آن‌ها پیوسته در افق دیدشان، اهدافی بزرگ و بلندپروازانه را دنبال می‌کنند.

مت ارلیشمن (Matt Ehrlichman) بنیان‌گذار و مدیرعامل شرکت Porch است و پیش از آن مدیرعامل Thriva بوده که آن را به هنگام سکونت در خوابگاه دانشگاه استنفورد تأسیس کرد.

تصور کنید دو شرکت همسان دارید که روی حل یک مشکل کار می‌کنند. آن‌ها منابع یکسان در اختیار داشته، ازنظر استعداد در سطح برابر قرار دارند؛ و هر دو برای برنده شدن در یک بازار رقابت می‌کنند. آنچه باعث تمایز آن‌ها از یکدیگر شده و درنهایت برنده را مشخص می‌کند، رویکرد آن‌ها نسبت به مشکل است و این رویکرد، با هدف‌گذاری درست آغاز می‌شود.

هر وقت محصولی در دنیای اینترنت به روش ویروسی معروف می‌شود، بازاریاب‌ها با حیرت به فکر فرو می‌روند که چه طور کالایی به این سادگی، با کمترین تلاش یا گاهی بدون هیچ تلاشی تا این حد معروف و مشهور می‌شود. این قانون به‌ویژه در مورد اپلیکیشن‌هایی که بر اساس تعداد دانلودها به شکل ویروسی رواج پیدا می‌کنند صدق می‌کند. فقط کافی است نگاهی به اپلیکیشن‌هایی بیندازید که دفعات دانلود آن‌ها بیشتر از حد انتظار بوده است. ازجمله Pokemon Go، Angry Birds، Candy Crush، Temple Run، Flappy Birds، MSQRD و اپلیکیشن‌های دیگری که مانند طوفان دنیا را با خود برده‌اند. تمامی این اپلیکیشن‌ها چند عامل مشترک دارند که اپلیکیشن‌های دیگر فاقد آن‌ها هستند، هرچند که سعی کرده‌اند از آن‌ها استفاده کنند. این برنامه‌ها با شکستن رکورد دفعات دانلود در مدتی کوتاه توانسته‌اند دانلودهای بیشتر و بیشتری داشته باشند و حتی بعضی از آن‌ها از بهترین شرکت‌های مطرح اینترنتی هم موفق‌تر بوده‌اند. دلیل این اتفاق چیست؟

 

پیوستن به جمع بهترین وبلاگ‌نویس‌ها در دنیای اینترنت آن‌قدرها هم کار سختی نیست. برای این‌که بتوانید یک یادداشت مهمان خوب بنویسید مراحل زیر را دنبال کنید: 

  • عنوان یادداشت و خلاصه‌ی کوتاهی از آن (در حد یک پاراگراف) را برای سایت یا وبلاگی که قصد دارید به‌عنوان نویسنده مهمان در آن محتوا بنویسید ارسال کنید

 

  • هدف از ارسال عنوان و خلاصه یادداشت این است که مطمئن شوید کاربر دیگری در حال حاضر موضوع دقیقا مشابهی را نمی‌نویسد. قبل از نوشتن یادداشت‌ها، موضوعات آن سایت یا وبلاگ را بررسی کنید و بعضی از یادداشت‌های قبلی را بخوانید تا با سلیقه و علاقه‌مندی‌های مخاطبان آن‌ها آشنا شوید.

ارتباط مؤثر یکی از مهم‌ترین مهارت‌های زندگی است که می‌توان آن را آموخت. درعین‌حال یکی از مواردی است که برای آموختن آن تلاش زیادی نمی‌کنیم. اگر می‌خواهید ارتباطات بهتری در زندگی اجتماعی داشته باشید یا ایده‌هایتان را در محل کار به شیوه‌ی بهتری منتقل کنید، به نکاتی ضروری که در این مقاله اشاره شده است، توجه کنید:

۱۰. مراقب زبان بدنتان باشید
به همکارتان می‌گویید برای مباحثه آماده‌اید ولی دست‌به‌سینه نشسته‌اید یا مثلاً به کسی گوش می‌کنید اما هنوز به تلفن همراهتان چشم دوخته‌اید. نشانه‌های غیرکلامی و غیر نوشتاری اغلب بیش از آنچه می‌پنداریم احساساتمان را آشکار می‌کنند. برقراری ارتباط ممکن است چشمی باشد یا از طریق حالت بدنتان هنگام مصاحبه ویدئوئی خود را نشان دهد. درهرصورت فراموش نکنید در حال برقراری ارتباط هستید، حتی اگر یک کلمه هم نگویید. می‌خواهید یکی از راه‌های عجیب برای گرفتن نتیجه بهتر در ارتباط غیرکلامی را به شما معرفی کنیم؟ برای اینکه حواستان به زبان بدنتان باشد، به انگشتان خود فکر کنید. اگر می‌خواهید اعتمادبه‌نفستان را قبل از سخنرانی مهمی افزایش دهید، ژست قدرتمندی به خود بگیرید یا اینکه یاد بگیرید چگونه زبان بدن دیگران را بفهمید. در این صورت است که می‌توانید واکنش درستی نشان دهید.

Ethan Smith از شرکت Yummly توضیح می‌دهد که چطور ظرف ۵ سال تعداد کاربرانش را از صفر به پانزده میلیون نفر افزایش داده و این‌که شما چطور می‌توانید این کار را انجام دهید.

افزایش تعداد مشتریان همواره یکی از دغدغه‌های اصلی صاحبان کسب‌وکار است؛ چه شما صاحب یک کسب‌وکار سنتی باشید و چه در فضای دیجیتال فعالیت کنید، هر چه تعداد مخاطبان شما بیشتر باشد شانس بیشتری برای تبدیل این مخاطبان به مشتریان برند یا کاربران پلتفرم خود خواهید داشت.

Ethan Smith، مشاور توسعه بسیاری از استارت‌آپ‌های فعال در فناوری و معاون مدیر بخش توسعه و بازاریابی در شرکت Yummly است که در دره سیلیکون واقع است و هم‌اکنون رتبه یک اپلیکیشن‌های ابتکار در آشپزی را در اختیار دارد. Yummly از زمان آغاز به کار در سال ۲۰۰۹، توانسته پانزده میلیون کاربر برای وب‌سایت و مجموعه اپلیکیشنهایش جذب کند. هم‌اکنون Yummly محبوبیتی جهانی پیدا کرده و بیشترین کاربرانش در آمریکا، کانادا، بریتانیا و استرالیا قرار دارند.
در این مصاحبه Ethan ده عامل برای رساندن تعداد کاربران به میلیون‌ها نفر را توضیح می‌دهد:

تحقیقاتی که به‌تازگی انجام‌شده‌اند نشان می‌دهند امروزه محیط کسب‌وکار دائماً در حال تغییر است و بسیاری از شرکت‌ها مجبور شدند برای زنده ماندن، تغییر کنند. مطالعه‌ای که شرکت KPMG (ارائه‌دهنده‌ی خدمات حسابرسی، مالیات و مشاوره) انجام داده است نشان می‌دهد بیش از ۹۰ درصد شرکت‌های آمریکایی در حال تغییر مدل‌های کسب‌وکار خود هستند تا بتوانند به تقاضای مشتریان پاسخ دهند، از فناوری‌های جدید و به‌اصطلاح تحول‌آفرین استفاده کنند و در چشم‌انداز رقابتی تجارت جهانی به بقا ادامه دهند. (این مطالعه بر اساس نظرسنجی از بیش از ۹۰۰ شرکت چندملیتی مستقر در امریکا تهیه شده است)
استیون جی هاستی جی. آر، یکی از همکاران شرکت KPMG و مشاور در زمینه رهبران نوآوری در امریکا می‌گوید: «بازنگری و تغییر مدل‌های کسب‌وکار امروزه از اجزای دائمی دستور کار شرکت‌ها تبدیل شده است و شرکت‌ها با چالش بی‌سابقه توسعه مدل‌هایی مواجه شده‌اند که به آن‌ها کمک کند به فشارهای بازار کنونی پاسخ دهند و این فشارها را به مزیت رقابتی تبدیل نمایند.» هاستی در ادامه می‌گوید: «درصورتی‌که شرکت‌ها فرایند تغییر را به شکلی دقیق طراحی کنند می‌توانند چابکی لازم را برای مدیریت چالش‌های جدید و پیش‌بینی‌نشده‌ای که در انتظارشان است به دست آورند».

در مدرسه خیلی چیزها درباره نوابغ و ایده‌هایشان یاد گرفتیم؛ اما آن‌ها چطور ایده‌هایشان را به دست می‌آورند؟ کدام فرآیندهای ذهنی، نگرش‌ها، عادت‌های کارى، رفتارها و باورها به نوابغ این توانایی را می‌دهد تا چیزهایی که ما هم می‌بینیم را به‌گونه‌ای متفاوت ببینند؟
در ادامه هفت اصل براى خلاقانه اندیشیدن را که حاصل تمام عمر کار کردن درزمینهٔ تفکر خلاق است را می‌آورم. ای‌کاش در دوران تحصیلم کسى این قواعد را به من هم آموخته بود.

۱ ـ شما خلاق هستید.
هنرمندان آدم‌های خاصی نیستند، بلکه هرکدام از ما نیز به‌نوعی هنرمندان خاصی هستیم. ما مخلوقاتی هستیم که خلاقانه و در لحظه فکر می‌کنیم. اشخاص خلاق، افرادى هستند که خلاقیت خود را باور دارند، درحالی‌که افرادى که چنین باورى ندارند نمی‌توانند خلاق باشند. انسان‌های خلاق ابتدا به خلاقیت خود ایمان آورده و بعد درصدد آن برمی‌آیند که خود را مطرح کنند و می‌آموزند که چطور عادت‌ها و تکنیک‌های اندیشیدن را، همان‌طور که تمام نوابغ در طول تاریخ استفاده کرده‌اند، به کاربندند.

احتمالاً در محل کارتان مرتباً مشغول نوشتن هستید: نوشتن پروپوزال برای مشتریان، یادداشت برای مدیران ارشد و ایمیل‌های پشت سر هم برای همکاران؛ اما چگونه می‌توانید مطمئن شوید که نوشته‌های شما از اثربخشی و شفافیت لازم برخوردارند؟ برای برجسته‌تر نشان دادن و متمایز ساختن نوشته‌های خود، چه روشی را در نظر دارید؟

توصیه‌های متخصصان
مدیران پرمشغله‌ای که همواره با کمبود وقت مواجه هستند، عقیده دارند که تقویت مهارت‌های نوشتاری‌شان کاری خسته‌کننده و یا حتی بیهوده است؛ اما دانستن اینکه چطور می‌توان یک جمله‌ی جالب و هوشمندانه برای ارتباطات اثربخش، پیروزی در کسب‌وکار و متمایز ساختن خود از دیگران نوشت، ضروری است. کارا بلک‌برن (Kara Blackburn)، یکی از اساتید ارشد ارتباطات مدیریتی در دانشکده‌ی مدیریت ماساچوست دراین‌باره می‌گوید: «به قول ماروین سوئیفت (Marvin Swift)، نگارش شفاف همان تفکر شفاف است. اگر شما تمامی ایده‌های خوب دنیا را در سر داشته باشید، اما نتوانید آن‌ها را به دیگران انتقال دهید، هیچ‌کس ایده‌های شما را نخواهد شنید.» به گفته‌ی برایان گارنر (Bryan Garner)، نویسنده‌ی کتاب «راهنمای مکاتبات تجاری»[۱] خوشبختانه همه‌ی ما ظرفیت پیشرفت و بهبود مهارت‌هایمان را داریم. او دراین‌باره می‌گوید: «نگارش اثربخش یک موهبت مادرزادی نیست، بلکه مهارتی است که می‌توانید آن را پرورش دهید.» در قسمت زیر شیوه‌ی نگارش ساده، شفاف و دقیق را ارائه خواهیم کرد.

بازاریاب‌های باهوش می‌دانند که تائید اجتماعی نوعی تاکتیک بازاریابی برای آسوده کردن خیال مشتریان نگران است.
از سال ۲۰۱۳ و بعدازآن، تائید اجتماعی اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد، چراکه مرتباً به آگاهی مشتریان اضافه می‌شود. امروزه مشتریان قدرت اینترنت را به‌آسانی در دست دارند و می‌توانند حتی قبل از آنکه با فروشنده‌ای صحبت کنند حجم عظیمی از اطلاعات را درباره‌ی کسب‌وکار شما به دست آورند. به این آمارها که تحقیقات انجام‌گرفته در مورد مشتریان آمریکایی نشان می‌دهد توجه کنید:
۱- بیش از ۷۰ درصد از این افراد می‌گویند که قبل از خرید، ابتدا نظرات سایر مشتریان در مورد محصول می‌خوانند.
۲- حدود ۶۳ درصد از مشتریان اظهار داشته‌اند که اگر سایتی نظرات مشتریان را به همراه امتیازاتی که به محصول داده‌اند درج کرده باشد، احتمال اینکه از آن سایت خرید کنند بیشتر از سایت‌های دیگر است.
بنابراین نیازی به گفتن نیست که استفاده‌ی مؤثر از تاکتیک تائید اجتماعی به نفع شماست، اما مشکل نیز از همین‌جا شروع می‌شود. تائید اجتماعی همیشه به یک شکل ایجاد نمی‌شود. زمانی که از تائید اجتماعی در فعالیت‌های بازاریابی خود استفاده می‌کنید باید ۷ نکته را به خاطر داشته باشید:

صفحه11 از22