
شتاب دهنده
موارد زیر بعضی از هوشمندانهترین استراتژیهای هک رشد هستند که توانستند میلیونها کاربر را طی یک دوره کوتاهمدت جذب کنند:
۱-شما در یک عکس فیسبوک تگ شدهاید
CTR (نرخ کلیک) یک ایمیل اطلاعرسانی، مانند این ایمیل فیسبوک میتواند بیش از ۷۵٪ باشد و بهاحتمالزیاد در عرض چند دقیقه بعد از دریافت، این کلیک انجام میشود. چنین ایمیلی میتواند ساعتها شما را در تعامل نگه دارد و دلیل تعامل بالا در فیسبوک هم همین است؛ اما درنهایت، هیچچیز بهتر از mention شدن در یک نظر و یا تگ شدن در یک عکس فیسبوک تأثیرگذار نیست چراکه هرروز بیش از سیصد و پنجاه میلیون عکس جدید در فیسبوک به اشتراک گذاشته میشود که این رقمی فوقالعاده است.
زمانی که شما به ایده صدها استارتآپ گوش میدهید متوجه خواهید شد که همه آنها به بیان یکسری نقاط اساسی در کسبوکار خود میپردازند. برای بررسی ایده یک استارتآپ حتی نیازی به اطلاعات کامل در مورد محصولش نخواهید داشت بلکه با پرسیدن چند سؤال و ارزیابی جوابهای دادهشده میتوانید هر نوع ایدهای را مورد ارزیابی قرار دهید.
ارزیابی ایده نیازمند یک حس ششم در مورد موفقیت یا عدم موفقیت یک ایده کسبوکار نیست. هیچکس چنین حسی ندارد، اگرچه همه سرمایهگذاران آرزو دارند که چنین حسی داشته باشند. ارزیابی و بررسی ایده استارتآپها با توجه به چندین اصل است که باعث ایجاد تفاوتهای زیادی در آنها میشوند.
در ادامه به این اصول با توجه به ترتیب اهمیت آنها اشاره میکنیم:
ساخت یک وبلاگ کار آسانی است اما برای توسعه و تبدیل آن به یک وبلاگ موفق، نیاز به وجود ترافیک مناسب دارید. شما میتوانید با بسیاری از استراتژیهای آنلاین که تحت استانداردهای بهینهسازی موتورهای جستجو و بازاریابی آنلاین طبقهبندیشدهاند، ترافیک را به وبلاگ خودتان هدایت کنید. این مقاله یک راهنمای مفید برای معرفی روشهای ساده و مؤثر برای جذب و افزایش ترافیک وبلاگ است. بهینهسازی موتورهای جستجو ابزاری قدرتمند است و شامل بسیاری از فعالیتهای بهینهسازی داخلی و خارجی است و در افزایش ترافیک وبلاگ شما بسیار کمک خواهد کرد.
ترافیک هر وبلاگی میتواند با تعدادی از روشها افزایش پیدا کند. بااینحال، تمام تاکتیکها برای تمام وبلاگها یکسان عمل نمیکنند. در اینجا به بعضی از این روشها اشاره میکنیم:
حساب اینستاگرام خود را تنظیم کنید.
۱- برای کسبوکار خود یک حساب اینستاگرام بسازید.
ایجاد یک حساب کسبوکار در اینستاگرام آسان است.
۲- یک حساب کاربری با نام کسبوکارتان بسازید.
از نام کسبوکار خود بهعنوان نام کاربری استفاده کنید. اگر این نام قبلاً استفاده شده است، نام کاربریای را انتخاب کنید که فوراً با برند شما شناخته شود.
بهترین راه برای تعریف بازاریابی ویروسی این است که آن را پیامی بنامیم که بهصورت تبلیغات دهانبهدهان توسط مخاطبان شما منتقل میشود. این نوع تبلیغات، پیام شما را بین تودههای افراد گسترش میدهد و همچنین کمک میکند که بین آنها خوشنام شوید. بازاریابی ویروسی بهطور معجزهآسایی برای هزاران نفر از بازاریابان در بهبود رشد و موفقیت کسبوکار آنلاین مؤثر عمل کرده است. این روش بازاریابی، برای دیده شدن برند شما، کسب ترافیک برای سایتتان و افزایش درآمد حاصل از فروش شما فوقالعاده خواهد بود.
در اینجا بعضی از باارزشترین مزیتهای بازاریابی ویروسی را به شما معرفی میکنیم:
مهارت کار تیمی شامل راههایی است که افراد بتوانند وظایف مشابهی را با یکدیگر برای رسیدن به هدفی انجام دهند. این مهارتها به هریک از عضو تیم کمک میکند تا بتوانند اشتباهات یکدیگر را کاهش داده و درنهایت عملکرد خود و تیم را بهبود دهند. بااینحال، به علت نظرات مخالف و تضادهایی که ممکن است منجر به نابودی تیم شود، کار کردن در تیم بسیار مشکل است.
بنابراین، هر یک از اعضای تیم نیازمند تمرین مهارتهای ضروری کار تیمی بوده تا بتوانند تیم کاملی ایجاد کنند که در هر موردی دارای نظرات نزدیک به هم باشند. این مهارتها شامل موارد زیر است:
برای کمک به تعریف استراتژی و اجرای طرح رسانههای اجتماعی، سؤالات زیر را از خودتان بپرسید:
۱- اهداف سازمان شما چیست؟
ثابت شده است که در طولانیمدت، تعیین اهداف، راهی برای بهبود شانس موفقیت شما بوده است، بنابراین قبل از شروع به کار کردن برای ایجاد و اجرای استراتژی رسانههای اجتماعی خود، نیاز به تعیین اهدافی پایدار دارید. نهتنها باید آنچه را که سازمان شما بهعنوان یک کل به دنبال کسب آن است در نظر بگیرید، باید به هدف اصلی خود در رسانههای اجتماعی هم توجه داشته باشید. آیا به تمرکز بر روی بهبود خدمات به مشتریان رسانههای اجتماعی خود، استراتژیهای ترویج یا افزایش تعداد فالوورهای خود امیدوار هستید؟
زمانی که به دنبال اهداف خود هستید، توصیه میکنیم از روش S.M.A.R.T بهعنوان یک راهنما استفاده کنید. خلاصهٔ این مدل، تعیین اهدافی است که مشخص، قابلاندازهگیری، قابلدستیابی، واقعگرایانه و زمانبندیشده باشند.
کارآفرینان بهطور طبیعی حلال مشکلات به دنیا میآیند. برای حل مشکلات دشوار نیاز به گرفتن تصمیمات دشوار دارید. در این مقاله، پنج نکته برای کمک به بهبود روند تصمیمگیری شما بیان میشود:
۱- با تأخیر عمل نکنید.
تصمیمات ساده سرگرمکننده هستند. میتوانید این تصمیمات را بعد از اجرا در فهرست کارهای انجامشده خود تیک بزنید و با این کار احساس خوبی در خود به وجود بیاورید. هنگامیکه ریسکها افزایش پیدا میکنند و شما با لحظات حساس تصمیمگیری در کسبوکار مواجه میشوید، در گرفتن تصمیم تأخیر نکنید زیرا این یک مشکلی است که باید حل شود.
بهطور روزانه یک بازه زمانی متمرکز را برای فکر کردن روی جوانب مثبت و منفی، خطرات و نتایج واقعبینانه از تصمیم خود اختصاص دهید. اثرات مرتبه دوم و سوم تصمیم خود را نیز در این بازه زمانی در نظر بگیرید. مشکلات گسترده پنهان به شما در گرفتن تصمیمات بهتر کمک نخواهد کرد.
برخورد با ابهام در محل کار ممکن است خستهکننده باشد. هنگامیکه قدرتهای موجود در شرکت توانایی تصمیمگیری ندارند و در ایجاد تعهد به هرکسی ناتوان شوند، ابهام دربرگیرنده عدم قطعیت نیز میشود.
هنگامیکه مدیران ابهام را نشان میدهند، کل شرکت نیز میتواند از آن رنج ببرند. این طبیعی است که اگر مسیر روشنی برای کسبوکار وجود نداشته باشد روند اجرایی آن کند شده و درنهایت به خاطر عدم جهتگیری و تمرکز مناسب، آن کسبوکار شکست بخورد.
گام اول
دستورالعمل روشن و مختصری به کارکنان خود بدهید.
اگر سبک مدیریتی شما مبهم باشد، کارمندهای شما دچار اشتباه شده و ممکن است بهنوبه خود این ابهام را در کارشان نشان دهند. اطمینان حاصل کنید که همه در کارهای روزانه خود و همچنین در انجام پروژهها دچار ابهام نشوند. در صورت لزوم، جلسات هفتگی یا روزانه برای کارکنان برگزار کنید تا به این هدف برسید.
باوجوداینکه بسیاری از سرمایهگذاران ادعا میکنند که روی کمتر از ۱ درصد معاملات موردنظرشان سرمایهگذاری میکنند، اما بهطور مشخص باید روی بعضی از کسبوکارها بیشتر ازآنچه ادعا کردهاند، سرمایهگذاری کنند. درست است؟
بهمنظور افزایش شانس در تأمین سرمایه برای کسبوکارتان، دستورالعملهای ساده زیر را دنبال کنید:
بهطور صادقانه شرکتتان را ارزشگذاری کنید.
سرمایهگذاران بهراحتی تحت تأثیر کارآفرینانی قرار نمیگیرند که با سرعت بالا در مورد کسبوکارشان صحبت کرده و ارزش استارتآپ خود را بیشازحد تخمین میزنند و معتقدند که ایده آنها ارزشی برابر با طلا دارد. اغلب سرمایهگذاران دقیقاً میدانند که کسبوکار شما چقدر ارزش سرمایهگذاری دارد؛ بنابراین سعی کنید بهطور واقعی ارزش کسبوکارتان را تخمین بزنید: اگر ارقام و آمارهای تقریبی شما ارزشی به کسبوکارتان اضافه نمیکند، هرگز به هدفتان برای تأمین سرمایه نخواهید رسید.
More...
هر کارآفرینی برای به حداکثر رساندن نتایج بازاریابی آنلاین خود باید با این پنج مفهوم آشنا باشد:
۱- وفاداری مشتری سودآور است.
از یک کمپین آنلاین استاندارد انتظار میرود که محصولات را با سودآوری به فروش برساند. این نیز بهعنوان کمپین تنها برای فروش میگویند زیرا هر فروش با هدف سودآوری انجام میشود. این کمپینها میتواند به دلیل افزایش هزینههای تبلیغاتی و جنگ قیمتها به یک کمپین بیثمر تبدیل شود. یک راهحل این است که آن را با استفاده از تکنیک Upsells و ارزش طول عمر مشتری جدیدی که به دست آوردهایم سودآور کنیم.
فروش به مشتریان موجود از به دست آوردن یک مشتری جدید بسیار آسانتر است. درنتیجه، استراتژیای تدوین کنید که بتواند میزان اقلام و یا خدماتی که مشتریان فعلی شما در زمان اعتماد به برندتان سفارش میدهند افزایش دهد.
قیمتگذاری صحیح در محصولات و خدمات، یکی از قدمهای ضروری در ساخت یک کسبوکار سودآور است. شما مجبورید برای سودآوری کسبوکارتان، مقداری بیش از مجموع هزینههای صرف شده برای محصول یا خدمت خود در نظر بگیرید. اگر این قیمت در سطح بالایی نسبت به بازار انتخاب شده باشد ممکن است با عدم استقبال مشتریان مواجه شوید و اگر قیمتی در سطح پایین انتخاب کنید ممکن است مشتریان محصولات و خدمات شما را فاقد ارزش تصور کنند. با این شرایط سؤال اصلی این است که چطور میتوان یک سطح قیمت مناسب برای محصولات و خدمات تعیین کرد؟
در ادامه به نکاتی پیرامون قیمتگذاری مناسب خواهیم پرداخت:
همه صاحبان کسبوکارها باید یک طرح کسبوکاری بنویسند که مرحله راهاندازی کسبوکارشان را تشریح کرده و اهداف کوتاهمدت و بلندمدت را شناسایی کنند. اهداف کسبوکار در سال اول، اهدافی کوتاهمدت هستند، بهطوریکه آنها باید واقعبینانه، متمرکز و برای ۱۲ ماه که دوره استارتآپ است، زمانبندی شود. اهداف کسبوکاری معمولاً بر رشد، درآمد حاصل از فروش و گسترش کسبوکار تمرکز میکند.
رشد و توسعه
هدف کسبوکار معمولاً بر رشد شرکت در کوتاهمدت تمرکز دارد. این رشد بهطور خاص هیچ ربطی به رشد مالی ندارد اما رشد شرکت شامل مواردی از قبیل مکان، اندازه دفتر کار یا تعداد مشتریان است. برای مثال؛ هدف یک کسبوکار خانگی نقلمکان به یک دفتر اجارهای و استخدام یک دستیار است. یکی دیگر از اهداف مشابه، توسعه دفتر اجارهای موجود با اجاره مکانهای مختلف در سراسر کشور و گسترش کسبوکار محلی در کل شهر است.
رشد موفق هر کسبوکار تنها به کیفیت محصولات و خدمات آن بستگی ندارد بلکه پرسنلی که مشغول به فعالیت هستند نیز در این رشد نقش مهمی دارند.
دانیل واینفورتر (Daniel Weinfurter) یک کارآفرین و مدرس دانشگاه در رشته مدیریت در دانشگاه نورثوسترن میگوید: «بهمنظور انتقال موفقیتآمیز یک استارتآپ از مرحله اولیه به مرحله گسترشپذیری، لازم است که افراد درستی به کار گرفته شوند تا مسیر کسبوکار را هدایت کنند. اگرچه محصول و خدمات مهم هستند اما آنچه هدایتکنندهٔ اصلی برای گسترشپذیری کسبوکار است نه محصول است و نه خدمات». واینفورتر میگوید که افرادمناسب، هر کاری که لازم باشد را برای رشد کسبوکار انجام میدهند. «آنها محصول مناسب را مییابند، خدمت مناسب را جستوجو میکنند، فرهنگ سالمی را دنبال میکنند و یک تیم باانگیزه در پشت خود دارند»
واینفورتر میگوید که مؤسسان و کارآفرینان باید برای هدایت موفقیتآمیز فرآیند گسترشپذیری یک کسبوکار، سه مرحله مهم زیر را پشت سر بگذارند: