استارت‌آپ‌های خود راه انداز یا Bootstrapping برای معرفی برند خود، ساعت‌های زیادی را صرف ایجاد کمپین‌های بازاریابی غیرمعمول در شبکه‌های اجتماعی آنلاین می‌کنند. مهم‌ترین دلیل استفاده از این روش، هزینه کم آن برای انتشار نام شرکت در میان مشتریان هدف است.علی‌رغم وجود شیوه‌های بازاریابی رسانه‌ای سنتی و غیرسنتی، امروزه کارآفرینان باید شیوه بازاریابی خود را به سمت بازاریابی تجربی سوق دهند و با مشارکت مشتریان و سرمایه‌گذاران احتمالی در این فرآیند و ایجاد شور و هیجان در میان عموم مردم، از این فرصت‌ها نهایت استفاده را ببرند.
بازاریابی تجربی فرآیندی است که بر ایجاد یک تجربه خوشایند و به یادماندنی برای مشتری تمرکز دارد و این کار را ازطریق به وجود آوردن یک ارتباط حسی میان مشتری و برند یا محصولات و خدمات انجام می‌دهد. کمپین بازاریابی تجربی اپلیکیشن MOOLAGRAM نمونه موفقی است که اخیرا اجرا شده است. این اپلیکیشن شرایطی را برای ارتباط میان مردم و صاحبان کسب‌وکار فراهم می‌کند. برای معرفی این برند و برگزاری کمپین، از موسسه ICE Factor، با هدف تعامل با مشتریان و جلب آن‌ها به دانلود، عضویت، استفاده فعال از اپلیکیشن و به‌طورکلی افزایش آگاهی مردم از برند، کمک گرفته شده است.

در ایجاد یک مدل کسب‌وکار، تنها تکمیل طرح کسب‌وکار یا تعیین محصولاتی که باید روی آن‌ها کار کنید کافی نیست. بلکه گام اصلی، طرح‌ریزی یک نقشه کلی برای خلق ارزش روبه رشد برای مشتریان‌تان است.
نقطه شروع برای ایده کسب‌وکار شما کجاست؟ چطور می‌خواهید آن را پرورش دهید و تکامل ببخشید؟ در چه صورتی احساس موفقیت خواهید کرد؟ چطور برای مشتریان خلق ارزش می‌کنید؟

با پیروی از این چند اصل ساده می‌توانید یک مدل کسب‌وکار قوی را برای خود تضمین کنید:

۱.-مخاطبان خاص خود را تعیین کنید
اگر طیف وسیعی از مخاطبین را به‌عنوان جامعه هدف برای خود تعیین کنید، دیگر نمی‌توانید بر روی آن دسته از مشتریان که واقعا به محصول شما احتیاج دارند و آن را می‌خواهند، تمرکز کنید. به‌جای این کار، در موقع تدوین مدل کسب‌وکار، مخاطبان خود را به دو یا سه گروه مشخص از خریداران محدود کنید. سپس برای هر گروه، ویژگی‌های جمعیتی، چالش‌های مشترک و راه‌حلی که شرکت شما می‌تواند به آن‌ها ارائه دهد را مشخص کنید. برای مثال ممکن است شرکت Home Depot برای عموم جذاب باشد و محصولی ارائه کند که تمام افراد عادی هم به آن نیاز دارند؛ امّا بازار هدف اصلی این شرکت، صاحب‌خانه‌ها و ساختمان‌سازان هستند.

آغاز یک کسب‌وکار به‌خصوص استارت‌آپ، بسیار جذاب است. استارت‌آپ مملو از فرصت‌، نوآوری و پتانسیل است. اما در کنار اینها، ریسک‌های پرمخاطره زیادی را نیز شامل می‌شود. اگرچه ریسک کردن ممکن است ترسناک به نظر برسد، اما وقتی این ریسک‌ها را بشناسید و ارزیابی کنید، شیرجه زدن در قسمت عمیق استخرِ استارت‌آپ، ترس کمتری خواهد داشت.

بر اساس تجربه‌ام به‌عنوان یک کارآفرین سریالی (که در فروش و عرضه عمومی سهام شرکت‌ها تجربه دارم)، متوجه شده‌ام که پنج ریسک اصلی در شروع کسب‌وکار وجود دارد. خوشبختانه اگر شما قادر باشید این ریسک‌ها را هرچه زودتر تشخیص دهید و بدانید چگونه به آن‌ها رسیدگی کنید، شانس خود را برای موفقیت افزایش خواهید داد. این ۵ ریسک عبارت‌اند از:

زبان بدن می‌تواند برجسته‌ترین دارایی و سرمایه‌ی شغلی‌تان  باشد. در این مقاله ده راهکار ساده و موثر ارائه شده است تا بتوانید موفقیت چشمگیری را تجربه کنید.

۱-اگر می‌خواهید در اولین برخورد تاثیر فوق‌العاده‌ای روی مخاطب‌تان بگذارید، فرایند تاثیرگذاری را پیش از ورود به اتاق آغاز کنید.

معمولا در روابط کاری، اولین برخورد، مهم‌ترین برخورد است. وقتی شما در ذهن کسی با برچسب‌هایی همچون دوست داشتنی یا غیرقابل‌اعتماد، مقتدر یا ناکارآمد ثبت شوید، پس از آن هر آن‌چه انجام دهید با همان فیلتر دریافت می‌شود. اگر کسی به شما علاقه‌مند باشد در رفتارتان به دنبال بهترین‌ها می‌گردد ولی اگر به شما اعتماد نداشته باشد ناخودآگاه نسبت به همه‌ی رفتارهای شما یک نوع حس سوءظن خواهد داشت.

پژوهش صورت گرفته در مرکز عکس برداری عصبی-شناختی دانشگاه گلاسگو (University of Glasgow) نشان داده است که مغز انسان قادر است در ۲۰۰ میلی ثانیه از حالت چهره فرد، تمامی اطلاعات موردنیاز برای تشخیص حالت روحی او را جمع‌آوری کند. به همین دلیل نباید تا زمان ورود به جلسه و داغ شدن بحث و گفتگو‌ها صبر کنید، بلکه می‌بایست در همان لحظه ورود تمام احساس و هیجان‌تان را نشان دهید.

هر کسب‌وکاری، مخاطبان و بازار هدفی دارد، اما در میان آن‌ها، زیرگروه‌های کوچکی هم با ویژگی‌های خاص و مشترکی وجود دارند که خواسته‌ها، نیازها و ترجیحات خاصی دارند. این زیرگروه‌های کوچک، که منبعی غنی از فرصت‌های بازاریابی به شمار می‌روند، بازار گوشه‌ای نام دارند.

بازاریابی گوشه‌ای چیست؟

بازاریابی گوشه‌ای، نوعی از بازاریابی است که به سمت جمعیتی خاص یا گوشه‌ای خاص، گرایش دارد. کسب‌وکارها می‌توانند حول تخصصی که در ارائه خدمتی خاص دارند، یک استراتژی گوشه‌ای تدوین یا برای گروه و جمعیتی خاص در میان مخاطبان هدف خود، خدمت‌رسانی می‌کنند. اگر کسب‌وکاری، فعالیت‌های بازاریابی‌اش را حول این زیرگروه خاص انجام دهد، درواقع در حال انجام بازاریابی گوشه‌ای است.

زمانی که شرکت‌ها به فکر محصولات و خدمات جدیدی می‌افتند، گاهی ماه‌ها وقت صرف می‌کنند تا «محصولی بی‌عیب و نقص» تولید کنند و تمام ویژگی‌هایی را که فکر می‌کنند مورد‌پسند مشتریان است، ارائه دهند. اما درنهایت زمانی که این محصولات را به بازار عرضه می‌کنند، بسیاری از آن‌ها متوجه می‌شوند که مشتریان به این محصولات علاقه‌ای ندارند و این قطعا یک فاجعه خواهد بود.
آن‌ها می‌توانستند به‌جای این محصول بی‌عیب و نقص، حداقل محصول قابل‌قبول یا MVP را تولید کنند. مطابق این روش، محصولی را تولید می‌کنید که فقط ویژگی‌های اصلی و ضروری را دارد، بدین ترتیب می‌توانید به‌سرعت متوجه شوید مردم چه ویژگی‌هایی را می‌خواهند و چه ویژگی‌هایی را نمی‌خواهند. سپس می‌توانید بر اساس این بازخورد اولیه، تغییرات سریعی را اعمال کنید، تا در نهایت، محصول یا خدمتی را ارائه دهید که ارزشمند، مفید و مطلوب است. حتی می‌توانید در همان مرحله اولیه که سرمایه‌گذاری زیادی صورت نگرفته، تولید محصول را متوقف کنید.
در این مقاله، با جزئیات بیشتری به این رویکرد خواهیم پرداخت و توضیح خواهیم داد که چگونه می‌توانید محصولی با حداقل ویژگی‌های قابل‌قبول برای مشتریان تولید کنید.

تکنولوژی تبلیغات، صنعتی رو به رشد و سرشار از تغییر و تحولات شگفت‌انگیز و فرصت‌های جدید برای استارت‌آپ هاست. علی‌رغم وجود پتانسیل‌های بالا برای کسب موفقیت در این حوزه، شرکت‌های فعال درزمینه تکنولوژی تبلیغات یا ad-tech با چالش‌هایی روبه‌رو هستند که برای رسیدن به اسم‌ورسم در این حوزه، باید بر آن‌ها غلبه کنند.

مدیران عامل سه استارت‌آپ بسیار موفق ad-tech، چالش‌های فراروی خود در مسیر پیشرفت را با ما به اشتراک گذاشتند. در اینجا برخی از موانعی که از نگاه این مدیران، چالش‌برانگیزترین موانع استارت‌آپ‌های ad-tech هستند و باید بر آن‌ها غلبه شود، مطرح شده است.

ابزارهای دیجیتال خواه و نا‌خواه وارد زندگی ما شده‌اند. لپ‌تاپ، تلفن‌های هوشمند، تلفن‌های همراه و تبلت، باعث شده‌اند همواره با کانال‌های بازاریابی دیجیتال در تماس باشیم. بنابراین برندها باید در استراتژی‌های بازاریابی فعلی خود نوآوری به خرج دهند تا به مخاطبانی دسترسی پیدا کنند که بیشتر وقتشان را به‌جای تماشای تلویزیون به تماشای کلیپ‌های ویدیویی در یوتیوب می‌گذرانند.
گرایش به سمت رسانه‌های آنلاین دیجیتال باعث شده است بازاریاب‌ها مجبور شوند در مورد روش‌های دسترسی به مخاطبانشان که دیگر صرفا از یک کانال استفاده نمی‌کنند تجدیدنظر کنند. امروز به یک استراتژی بازاریابی بخش بندی شده نیاز است که متناسب با نیازهای کاربرانی باشد که هم از موتورهای جستجویی مانند گوگل و یاهو استفاده می‌کنند، هم در سایت‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک و توئیتر حضر دارند و هم در سایت‌های بسیار پرطرفدار و ویژه‌ای مانند TripAdvisor فعال اند.

دانلود اپلیکیشن‌ها برای مشتریان سرگرمی رایجی است( آمار دانلود اپلیکیشن، تعداد ۳۰ میلیون در روز است). همچنین پرورش ایده‌ برای اپلیکیشن‌های عالی و جدید نیز بسیار رایج است.

معمولاً در تبدیل اپلیکیشن از مرحله‌ی ایده به واقعیتی با فنّاوری بالا، مشکلاتی نهفته است، اما متخصصان بیان می‌کنند که هرکسی می‌تواند با داشتن رویکردی مناسب و تلاش کافی، اپلیکیشن موبایل موفقی بسازد که بالقوه درآمدزا باشد.

چد مورتا (Chad Mureta) گفته است که : «اگر کارها را به‌درستی انجام دهید، می‌توانید از این راه درآمد بسیاری داشته باشید.» او قبل از راه‌اندازی سه کسب‌وکار بر اساس اپلیکیشن‌های موبایلی، ازجمله Empire Apps، هیچ تجربه‌ای در این حوزه نداشته است.

میکا اولسون (Mikka Olsson)، هم‌موسس شرکت سازنده اپلیکیشن Ebbex، گفته است : « اگرچه داشتن ایده از هر چیزی مهم‌تر است، اما کارهای بسیار دیگری نیز (از طراحی گرفته تا بازاریابی) برای درآمدزایی و بهره‌وری کسب‌وکارهای مخاطره‌آمیز ضروری هستند.»

هر پست وبلاگ، نوعی تلاش برای ایجاد اعتماد در خواننده است. 

  • اگر خواننده به شما اعتماد نداشته باشد، از شما خرید نخواهد کرد.
  • اگر خواننده به شما اعتماد نداشته باشد، گفته‌های شما را باور نخواهد کرد.
  • اگر خواننده به شما اعتماد نداشته باشد، به مشتری دائمی شما تبدیل نخواهد شد.

 

بنابراین هر بار که قصد نوشتن پست وبلاگی را دارید، باید به موضوع بسیار مهم اعتماد توجه داشته باشید. اما چه‌طور باید اعتماد مخاطب را جلب کنید؟ فرآیند اعتمادسازی چگونه است؟ در این مقاله فهرستی از ۱۱ جمله را تهیه کرده‌ایم که ثابت شده است در اعتماد‌سازی موثر هستند.
باید به خاطر داشته باشید که نمی‌توانید صرفا با چند کلمه اعتماد آفرین، انتظار داشته باشید که خوانندگان به‌طور خودکار به شما اعتماد کنند. بلکه باید از عوامل دیگری که جلب‌کننده اعتماد آن‌ها هستند هم استفاده کنید؛ مانند توضیحات مفصل، لحن قاطع، خروجی منسجم، کیفیت بالا، نشانه‌های اجتماعی و خوشنامی.
در کنار این موارد، می‌توانید کلمات و جملاتی را اضافه کنید که باعث می‌شود اعتماد مخاطب به شما بیشتر شود.

برای معرفی تأثیرگذار محصول یا خدمت جدیدتان، این دستورالعمل هفت مرحله‌ای را به شما معرفی می‌کنیم.
پس می‌خواهید محصول یا خدمت جدیدی را روانه بازار کنید! فکرهایتان را کرده‌اید و دقیقا می‌دانید تصمیم به ارائه‌ی چه محصولی دارید. حالا فقط باید فکری به حال فروش محصول خود بکنید. خیلی ساده به نظر می‌رسد، نه؟ امّا روزانه تعداد بی‌شماری از محصولات یا خدمات جدید کاملاً نادیده گرفته می‌شوند زیرا در معرفی آن‌ها به بازار از روش درستی استفاده نشده است. درواقع درصد بالایی از تماس‌های روزانه با کارشناسان شرکت من، از سوی مدیران کسب‌وکارهای کوچک است که تقاضای خدماتی از این دست دارند. ما هم آن‌ها را راهنمایی می‌کنیم تا این هفت گام را درست و دقیق بردارند و محصول یا خدمت جدید خود را با موفقیت وارد بازار کنند.

در اینجا ۱۵ استراتژی بازاریابی را به شما معرفی می‌کنیم که بی‌شک خلاقیت شما را دو برابر می‌کنند. ایجاد و حفظ یک کمپین بازاریابی متناسب با مخاطبان موردنظر، به زمان و تلاش زیادی نیاز دارد. اگر تفکر استراتژیک داشته باشید، زحمت و تلاش شما برای توسعه چنین کمپینی بیشتر هم می‌شود. درهرصورت همه ما همیشه به دنبال روش‌هایی برای دستیابی به مزیت رقابتی هستیم که اهمیت خیلی زیادی دارد.
اما مواقعی پیش می‌آید که همه ما به بن‌بست می‌رسیم و نمی‌توانیم هیچ راه‌حلی پیدا کنیم. هر وقت با چنین شرایطی روبرو شدید، بهتر است این ۱۵ استراتژی بازاریابی را بررسی کنید. مطمئن باشید می‌توانید خلاقیت خود را دوباره به دست آورید.

صفحه3 از22