گام دوم
تصمیمات قطعی بگیرید.
اگر تصمیمتان مربوط به یک سیاست، یک فرصت بازاریابی جدید و یا خرید یک دفتر است، قاطعانه تصمیم بگیرید و اقدام کنید. ابهام میتواند فرآیند تصمیمگیری شما را کند کرده یا منجر به اجرا نشدن تصمیمتان شود.
گام سوم
اعتمادبهنفس را در کارکنان یا مدیرانی که گرایش به ابهام دارند، تقویت کنید.
یک کارمند یا مدیر ممکن است برای گرفتن تصمیم احساس راحتی نداشته باشد به دلیل اینکه خود را شایسته این کار نمیبیند.
کارکنان مناسب را برای کارهای مناسب اختصاص دهید و آنها را با گفتن این حرف که به تواناییهایشان باور دارید، تشویق کنید. این ممکن است زمانبر باشد، اما بهتدریج آنها احساس اعتمادبهنفس بیشتری خواهند کرد و درگرفتن تصمیمات قاطعتر میشوند.
گام چهارم
به کارکنان خود یاد دهید روی پای خود بایستند.
بهطور منظم تمرینات آموزشی را برگزار کنید که نیازمند کارکنانتان باشد تا از دانش خود استفاده کرده و تصمیماتی سریع بگیرند. همزمان با انجام این تمرینات، کارکنانتان توانمندتر شده و یاد میگیرند بهطور طبیعی وقتی با موقعیتی مشابه در طی دوره شغلی خود مواجه میشوند بتوانند واکنش نشان داده و ابهامات آن موقعیت را بدین گونه کاهش دهند.
گام پنجم
اهداف شرکت را بهصورت واضح تعیین کنید و به دیگران اطلاعرسانی کنید.
این جزء خصایص انسان است که تمایل دارد به سمت چیزی حرکت کند و برای رسیدن به چیزی تلاش کند.
برای کارکنانی که به هدفهای مشخصی میرسند، پاداش در نظر بگیرید. هنگامیکه افراد احساس کنند در تیمی کار میکنند که دارای هدفهای یکسانی هستند، با احتمال خیلی کمتری ابهام را تجربه میکنند.