شتاب دهنده
گریگ اسکلوت (Greg Skloot) از بنیانگذاران ۲۳ ساله کمپانی نرمافزارهای مدیریتی Attend.com، در پاسخ به مدیریت رشد سریع استارتآپ خود میگوید: «اعضای جوان و خلاق تیم به استارتآپها انرژی بسیار زیادی میدهند، اما آنها احتمالاً هرگز با سرمایهداران برخورد نداشته و یا بر فرآیند استخدام نظارت نکردهاند. دلیل آن هم این است که شرکتهای جدید به دنبال پیدا کردن مدیران ارشد باتجربه برای هدایت کسبوکار به سمت جلو هستند، بخصوص در زمانی که محصول و بازار به درستی پیدا شده و استارتآپ برای رشد جدی آماده است»
داشتن تعادل در سطوح سنی و تجربه کارکنان باعث پیشرفت شرکت خواهد شد، زیرا به افراد اجازه میدهد تا نقاط قوت خود را بروز دهند. کارکنان جوانتر میتوانند ایدههای جدید را اجرا کنند، درحالیکه مدیران ارشد میتوانند با استفاده از سالها تجربه خود در طراحی استراتژی، برنامهریزی و رشد مؤثر باشند. تا زمانی که هر یک از اعضای تیم در هیئتمدیره دارای فرهنگ و چشمانداز شرکت باشد، استخدام ترکیبی از افراد میتواند به رشد سریع و مؤثر شرکت کمک کند. زمانی که این مشاوران جدید را استخدام میکنید، نیاز دارید که به عقب گام برداشته و بر روی یک تصویر بزرگتری تمرکز کنید، که نیازمند تعدادی تغییرات در مسیر تجاری شما است.
این روزها بازاریابی رسانههای اجتماعی برای رشد کسبوکارها حیاتی است. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی در حال حاضر فرصتهای منحصربهفردی را برای رسیدن به مشتریان هدف شما ایجاد کردهاند. چه یک استارتآپ داشته باشید یا یک شرکت با سابقهی تأسیس طولانی، رسانههای اجتماعی نقش حیاتیای در چشمانداز بازاریابی شما ایفا میکنند و برای رشد آگاهی نسبت به محصولات یا خدماتتان بسیار مهم هستند. بهاینترتیب، این موضوع که بتوانید در این راه، درست قدم بردارید بسیار مهم است. هرگز شانس دوبارهای برای ایجاد اولین برداشت خوب از برندتان در رسانههای اجتماعی ندارید. برداشتهای اول، سریع، قدرتمند و پایدار هستند. تغییر برداشت اول، شدنی است اما بهتر است در وهله اول از اشتباه در بازاریابی رسانههای اجتماعی جلوگیری کنیم.
در اینجا برخی از اشتباهات ساده در بازاریابی رسانههای اجتماعی را به شما معرفی میکنیم تا بتوانید از انجام آنها جلوگیری کنید:
هر تیمی متفاوت است، اما همیشه چند عضو کلیدی باید وجود داشته باشند تا تیم شما موفق عمل کند.
هنگامیکه برای اولین بار در تیم رسانههای اجتماعی Hootsuite شروع به کار کردیم، یک نفر را در تیم خود بهعنوان مدیر رسانههای اجتماعی، یک شخص دیگر بهعنوان تولیدکنندهٔ محتوا و یک نفر بهعنوان مدیر انجمن هواداران داشتیم. همانطور که انجمن ما بزرگتر شد و نیاز به گسترش تیم پیدا کردیم، نقشها و مسئولیتها تقسیم و یک تیم متولد شد. رشد به تعادل دقیق بین نیازها، منابع و مقیاسپذیری بستگی دارد.
مهمترین ویژگی یک رهبر چیست؟ به اعتقاد عدهای، مهمترین ویژگی رهبر، توانایی یکپارچهسازی است. عدهای نیز معتقدند که یک رهبر خوب باید محرک خوبی باشد؛ اما شری کمپل (Sherrie Campbell) روانشناس و نویسنده معتقد است که خودآگاهی (توانایی نظارت بر واکنشها و هیجانات خود) عامل کلیدی در موفقیت رهبری است. کمپل نویسنده کتاب «خودتان را دوست داشته باشید» ""Loving Yourself: The Master of Being Your Own Person بیان میکند که خودآگاهی ما را استوار، هماهنگ و متمرکز نگه میدارد. هنگامیکه رهبران ثابتقدم و استوار باشند، بهطور مؤثرتری عمل میکنند، در مورد کارشان عمیق شده و همچنین با افراد دیگر هماهنگ میشوند.
رهبرانی که توانایی کنترل ذهن و احساسات خود را داشته باشند، قادرند افرادی که در اطرافشان هستند را هدایت کرده و به آنها کمک کنند که خودشناسی خود را توسعه داده و درنهایت به موفقیت برسند. یادگیری اینکه همیشه خودآگاه باشید کار آسانی نیست، اما تسلط بر این مهارت میتواند به شما کمک کند که رهبر بسیار مؤثرتری باشید.
کمپل این هفت راهنمایی را برای بهبود خودآگاهی به اشتراک میگذارد.
برخلاف آنچه تصور میکنیم، پدیدههایی که جهان را تغییر دادند هیچ عامل عجیبوغریبی در خود نداشتهاند. این را میتوان در فضای استارتآپها هم مشاهده کرد. اکثر استارتآپهایی که در جامعه خود تأثیرگذار بودند، چیزی را به مردم پیشنهاد میدادند که واقعاً موردنیاز آنها بوده است. در ادامه به پنج استارتآپی اشاره میکنیم که یک اصل مشترک در همه آنها وجود داشته که بهواسطه همین یک اصل در حال تغییر جهان هستند.
Zappos
Zappos که امروزه محبوبترین و موفقترین فروشگاه آنلاین کفش است، کار خود را با یک ایده خیلی ساده که سایر شرکتها آن را نادیده گرفتهاند، شروع کرده است: اگر تمام تلاش خود را به بهبود تجربه مشتری متمرکز کنید، آنگاه سایر مسائل بهخودیخود حل خواهند شد. Zappos در تمام مفاهیم و اهدافش ایده خدمات مشتریان را در یک سطح کاملاً جدید تعریف کرده است، و به نظر میرسد که کاملاً موفق بوده است.
آنها به کاربران گوش میدهند.
بدون کاربران، UX معنایی نخواهد داشت و کاملاً واضح است که جوهرهی UX، کاربر است. در اینجا دربارهی عوامل متعددی صحبت میکنیم: تحقیقات خارجی طراح، ترسیمسازی شخصیت و یافتن اهداف روشن و مشخص.
بخش اول این معادله، که معمولاً فرآیندی مستمر است، جمعآوری انواع مختلف دادهها است. روشهای مختلفی برای جمعآوری اطلاعات و تحقیق وجود دارد که ممکن است شامل تعدادی از رویکردهای فردی و همچنین جمعی باشند.
همه ما میخواهیم محصولاتی تولید کنیم که زندگی مردم را آسانتر و لذتبخشتر کنند، محصولاتی که به افراد اطراف ما و خودمان لذت میدهند. ایجاد تجربههایی عالی، با درک کاربران شما، رفتار، انگیزهها و اهداف آنها آغاز میشود. اساس این کار گوش دادن مستمر به کاربران است. داستان سازی و ترسیم سازی شخصیت روشی عالی برای کسب نتیجه و کشف انگیزههای عمیقتر کاربران است. با ساخت یک تصویر کامل از انواع مختلف کاربران، میتوانید عوامل عاطفی و رفتاری آنها را بهصورت یک فهرست به دست آورید.
در هنگام مصاحبه با کاربران بالقوه، بر روی احساساتی که بهطور طبیعی نسبت به محصول نشان میدهند تمرکز کنید.
۱- دلیل نوشتن را برای خود مشخص کنید. اهدافتان را واضح و شفاف کنید. مخاطبین نامه و هدفی که میخواهید به آن برسید را برای خود مشخص کنید. اهداف خود را در هر جمله از نامه بهطور متقاعدکنندهای بیان کنید.
۲- خوانندگان خود را درک کنید.
این را بدانید که هیچکس زمان اضافه برای تلف کردن ندارد. بهسرعت به نکته اصلی موردنظرتان اشاره کنید و بر مواردی که با این نکته اصلی مرتبط است تمرکز کنید. همچنین از لحن مناسب با مخاطبان خود استفاده نمایید. تصور کنید برای فردی مینویسید که بسیار باهوش است ولی هیچ تخصصی در صنعت یا رشته شما ندارد.
ما هرروز با انبوهی از برندهایی روبرو هستیم که برای جلبتوجه ما بهشدت مبارزه میکنند؛ چگونه یک استارتآپ میتواند در میان این برندها در اولویت ذهنی مخاطبان قرار بگیرد؟ بازاریابی استارتآپ شما در فضای کسبوکار رقابتی امروز بدون شک دشوار است، اما شما میتوانید اقداماتی انجام دهید تا مطمئن شوید استارتآپ شما در این رقابت شانس موفقیت دارد.
قبل از اینکه نکتههای زیر را بخوانید، مطمئن شوید که درک کاملی از دو مورد کلیدی در کسبوکار خود دارید. اول اینکه باید تمام استراتژیهای بازاریابی خود را شناسایی کنید و بدانید چه چیزی باعث منحصر به شدن کسبوکار شما در بازار خواهد شد. این ویژگیها را شناسایی کنید و در زمان طرحریزی تاکتیکهای خود آنها را در نظر داشته باشید.
نویسنده مقاله بیان میکند آنچه طی دهههای گذشته از کارآفرینان آموخته است، اهمیت ارائه ایده به سرمایهگذاران است. اگر نتوانید در زمان ۳ دقیقه بحرانی، نظر سرمایهگذاران بالقوه را نسبت به ایدهتان جلب کنید، باید به فکر جلب نظر سرمایهگذار دیگری باشید. عوامل زیادی وجود دارند که موفقیت یا شکست ارائه شما به افراد خاص را مشخص میکنند. از بین این عوامل میتوان بهتناسب بین تخصص صنعتی شما و سرمایهگذار و میزان اعتماد سرمایهگذار به شما اشاره نمود. شما نمیتوانید همه این عوامل را کنترل کنید اما چیزی که باید یاد بگیرید روشی است به نام ارائه موشکی (Rocket Pitch) که در دانشگاه بابسون (Babson College) بهعنوان یک استراتژی شناختهشده است و به معنی چگونگی ارائه مؤثر ایده به دیگران است.
ارائه موشکی، ارائهای سه دقیقه ای-سه اسلایدی است که تیم استارتآپی را بر فرصتهای اصلیشان متمرکز نگه میدارد و کمک میکند که استارتآپها بتوانند نسبت به رقبای خود مطالب بهتری را به سرمایهگذاران انتقال داده و نظر آنها را برای تأمین سرمایه جلب کنند. ارائه موشکی (Rocket Pitch) سه موضوع زیر را پوشش میدهد:
هدف بازاریابی آنلاین، دیده شدن برند شخصی شما بهعنوان یک منبع ارزشمند و قابلاعتماد است. ممکن است شما متوجه نشده باشید اما حسابهای جعلی یا اسپمهای زیادی در رسانههای اجتماعی وجود دارند که با آنها در ارتباط هستید. برای اینکه مؤثرتر عمل کنید و افراد مناسبی را به گسترش پیام بازاریابی برند خود تشویق کنید باید دوباره طرفداران و فالوورهای خود را شناسایی نمایید.
More...
شبکهسازی یکی از مهمترین راههای ایجاد سرمایه برای شماست که میتواند گام بعدی در کسبوکار را به شما نشان دهد. با به کار بردن پنج توصیه زیر، پتانسیل خود را به حداکثر رسانده و شبکه فردی خود را گسترش دهید:
۱- افراد تأثیرگذار اطراف خود را شناسایی کنید.
همزمان با بررسی شبکه فردی خود، به دنبال افراد کلیدی باشید. منظور افرادی هستند که شخصاً شما را میشناسند و تمایل دارند که به شما کمک کنند. آنها بهطور کامل باید هدف نهایی و کاری که قرار است انجام دهید را درک کنند. بهعنوانمثال میتوانید در ابتدا یک کمپین بازاریابی از دوستان و آشنایان برای خود ایجاد کنید و با آنها تماس بگیرید و از آنها بخواهید به شما در بازاریابی کسبوکارتان کمک کنند. آنها میتوانند پوسترهای تبلیغاتی کسبوکارتان را بهصورت ایمیلهای تبلیغاتی برای دوستان خود بفرستند یا در توییتر، مطالب مربوط به کسبوکارتان را توییت کنند. این کار واقعاً مؤثر است.
به نظر میرسد بسیاری از استارتآپها به خاطر هیجان ناشی از کسبوکار جدید ایجاد شدهاند. مؤسسان استارتآپها، بهطورمعمول همه لحظات بیداری خود را به کسبوکارشان اختصاص میدهند حتی در مورد آن رؤیاهای زیادی هم میبینند؛ اما بااینکه شور و هیجان زیاد میتواند ۲۴ ساعت از ۷ روز هفته کارآفرینان را به جلو سوق دهند، حتی متعهدترین تیمهای استارتآپی نیز، نیازمند یادگیری نحوه مدیریت زمان خود هستند.
فرسودگی شغلی، خطری آشکار از مدیریت ضعیف زمان است. اگر نتوانید بهموقع به چشمانداز خود برسید یا نتوانید جواب شریک بالقوه تجاری خود را در رسیدن به کارهای مورد انتظارش در زمان تعیینشده بدهید، به معنی این است که در ایجاد یا استفاده از فرصتها ناتوان هستید و کسبوکارتان به موفقیت مدنظرتان نخواهید رسید. مدیریت زمان یکی از بزرگترین چالشهای کارآفرینان و صاحبان کسبوکارها به شمار میرود. در زیر چند ترفند بیان شده که کمک میکند از ۲۴ ساعت زمان خود بیشترین بهره را ببرید:
استراتژیهای قیمتگذاری
با بررسی دقیقتر استراتژی قیمتگذاری فعلی خود میتوانید برای استراتژی جدیدتان بهتر تصمیمگیری کنید. مصرفکنندگان اینطور تصور میکنند که محصولات باقیمت بالاتر کیفیت بالاتری دارند. گاهی اوقات، قیمتگذاری بیشازاندازه پایین برای محصول شما باعث میشود مشتریان بالقوه محصول شما را با محصولات باکیفیت پایین همتراز ببینند.
برای تست این موضوع که محصول شما در قیمت بالاتر چگونه عمل میکند، استراتژیهای قیمتگذاری مختلف را امتحان کنید. اگر با تغییر استراتژیهای قیمتگذاری خود پاسخی مثبت در بازار دریافت کردید که منجر به افزایش فوری در خریدوفروش محصول در قیمت بالاتر شده است و همچنین اگر افزایش علاقه مشتریان به محصول و درک جدیدی از کیفیت بالای آن را مشاهده کردید، نشاندهندهٔ آن است که استراتژی قیمتگذاری مناسبتری را انتخاب کردهاید.
اگر به دنبال تحت تأثیر قرار دادن سرمایهگذاران بالقوه خود هستید ۷ نکته مؤثری که در این مقاله بیان میشود را یاد بگیرید و به کار ببرید.
۱- حاشیه سود خود را بهوضوح بیان کنید.
سرمایهگذاران بهسادگی بر کسبوکار شما سرمایهگذاری نمیکنند زیرا حتی اگر به چشمانداز شما باور داشته باشند درنهایت روی کسبوکاری سرمایهگذاری میکنند که بتوانند به پول بیشتری دست یابند. اگرچه داشتن حاشیه سود امیدوارکننده میتواند بهترین راه متقاعد کردن سرمایهگذاران باشد، اما حاشیه سود بالا بهتنهایی کافی نیست، بلکه این حاشیه سود باید به شیوهای حرفهای و خوشایند به سرمایهگذار ارائه شود.